عنوان مقاله :
پيوند موسيقي با علوم بياني؛ تغييري معرفتشناختي در انديشهي انسان رنسانس
پديد آورندگان :
فخر ، ايمان دانشگاه تهران، دانشكدگان هنرهاي زيبا - دانشكده هنرهاي تجسمي - گروه مطالعات عالي هنر , بلخاري قهي ، حسن دانشگاه تهران، دانشكدگان هنرهاي زيبا - دانشكده ي هنرهاي تجسمي - گروه مطالعات عالي هنر , موحد ، آذين دانشگاه تهران، دانشكدگان هنرهاي زيبا - دانشكدهي هنرهاي نمايشي و موسيقي - گروه موسيقي
كليدواژه :
معرفتشناسي , موسيقي , علوم عددي , علوم بياني
چكيده فارسي :
موسيقي در قرون وسطي در زمرهي علوم عددي بود، اما با ظهور انسانگرايي در دوران رُنسانس به علوم بياني پيوست. اين دگرگوني تغييري بنيادي در حوزهي معرفتشناسي موسيقي را نشان ميدهد و مطالعه پيرامون آن ابعاد گوناگوني از انديشهي انسان غربي را هويدا ميكند. مطالعهي تاريخي-تحليلي حاضر بهدنبال پاسخ به اين پرسش است كه چه تغييري در بنيادِ معرفتشناختي موسيقي از قرون وسطي تا رنسانس در غرب رخ داده است. بررسي رَوند تحولات فكري طي قرون وسطي نشان داد كه چگونه علم موسيقي از حيث موضوع جايگاه والايش را ميان علوم عددي از دست داد و به حيطهي علوم مياني رفت. اما انسان رنسانس اين جايگاه را نيز برنتابيد و موضوع موسيقي نظري را به علم تجربيِ آكوستيك مرتبط دانست. در اين برهه موسيقي عملي و آهنگسازي نيز به ياران متجانسشان در ميان علوم بياني گِرويدند. اين امر باعث شد تا موسيقي بنيانهاي نظري مورد نيازش را بهويژه در ساحت آفرينش از علوم بياني اخذ كند و به سياق آنها درآيد. بدينترتيب موسيقي پايگاه معرفتياش را ميان امور تغييرناپذير از دست داد و به حيطهي تغييرپذيرها رفت. حيطهاي كه جولانگاه انديشه و عقايد و قلمرو سوبژگي انسان رنسانس بود.
عنوان نشريه :
غرب شناسي بنيادي
عنوان نشريه :
غرب شناسي بنيادي