همكاري چين با آسياي مركزي با تاكيد بر هوش مصنوعي

با توجه به دگرگوني‌هايي كه در دهه هاي گذشته در هرم قدرت جهاني پديد آمده است، فناوري هوش مصنوعي شناسۀ بنيادين مهمي است كه موجب مي شود كشورهاي مالك فناوري‌هاي يادشده، با بهره مندي از آن ها توان رقابت نظامي و اقتصادي بيشتري پيدا كنند و بتوانند توازن نيروها را به سود خود بر هم بزنند. در اين زمينه چين در مسير بالا بردن جايگاه خود در نظام بين‌الملل به دنبال توسعه و كاربرد هوش مصنوعي در پهنه هاي گوناگون است. هدف اين مقاله بررسي راهبرد پكن در كشورهاي آسياي مركزي با تمركز بر فناوري‌هاي جديد، به‌ويژه هوش مصنوعي است، بنابراين اين پژوهش درصدد پاسخ گويي به اين پرسش است كه چين در چارچوب راهبرد استفاده از هوش مصنوعي چه هدف‌هايي را در آسياي مركزي دنبال مي كند؟ از آنجا كه چين به‌طور سنتي قدرتي با برتري اقتصادي در نظام بين الملل و به‌ويژه در آسياي مركزي به شمار مي‌آيد.  اين كشور با كمك ظرفيت هاي فناوري هوش مصنوعي، به دنبال بهبود جايگاه و افزايش نفوذ خود در گسترۀ وسيعي از حوزه‌هاي اقتصادي، سياسي و نظامي مانند بخش‌هاي: فناوري‌ هاي شهر هوشمند، داده هاي بزرگ، كسب برتري اطلاعاتي، مبارزه با جرايم سايبري و همكاري‌هاي نظامي هوشمند و مانند آن در كشورهاي آسياي مركزي است. اين نوشتار را براساس رويكرد توصيفي- تحليلي با استفاده از روش روندپژوهي و نمونه‌پژوهي به‌عنوان روش پژوهش كيفي انجام مي دهيم. در گرد‌آوري داده‌ها از منابع اسنادي– كتابخانه‌ اي و تارنماهاي معتبر فضاي مجازي استفاده شده است.