بررسي تأثير بلاغي بازتاب شخصيت‌هاي اساطير يوناني‌رومي در شعر معاصر افغانستان

اسطوره، توصيفِ شاعرانۀ مناظر سترگ طبيعت و گردانندگان مرموز پديده‌هاي طبيعي و فراطبيعي است كه خاستگاه عواطف آدمي را با بينش شاعرانه توجيه مي‌كند و با كنش خيال‌انگيزي ارزش بلاغي دارد. به ‌همين دليل اسطوره با ماهيت بينامتني همواره در آثار ادبي بازتوليد شده و در توسعۀ معنايي، بلاغي و زيباشناختي آثار ادبي نقش بارز و برجسته داشته است. شاعران فارسي زبان از گذشته‌هاي دور تا كنون به انواع عناصر اسطوره‌اي ملل مختلف ازجمله به اساطير يوناني-‌رومي توجه كرده و از كاركردهاي متنوع اين اسطوره‌ها در كاربست مفاهيم مختلف سود برده‌اند. شاعران معاصر افغانستان نيز باتوجه به بازتوليد اساطير يوناني- ­‌رومي، مفاهيم مختلف را بازتاب داده و از ظرفيتِ اين گونه‌هاي اساطيري بهره برده‌اند. پژوهش حاضر به روش توصيفي‌تحليلي مبتني بر آراي بينامتنيت «ژرار ژنت»، تأثير بلاغي بازتاب اساطير يوناني-‌رومي را در شعر فارسي معاصر افغانستان بررسي و تحليل مي‌كند. يافته‌هاي اين پژوهش نشان مي‌دهد كه شاعران معاصر افغانستان اساطير يوناني‌-رومي را به صورت‌هاي تلميحي و اشاري بينامتنيت ضمني، در جملات خبري و امري با اغراض ثانوي هشدار، تحذير، تأسف، توبيخ، ستايش، توصيف، ترحم، بزرگ‌نمايي و قباحت‌زدايي به‌واسطۀ آرايه‌هاي اغراق، تلميح، اسلوب معادله، تشبيه و استعاره بازآفريني كرده‌اند.