عنوان مقاله :
تاثير تنش خشكي و تلفيق بسترهاي كشت آلي كوكوپيت و معدني پرليت بر گوجه فرنگي گيلاسي سياه (Solanum lycopersicum)
پديد آورندگان :
طهماسبي ، مهرناز دانشگاه آزاد اسلامي واحد كرج - گروه علوم و مهندسي خاك , مظهري ، محبوبه دانشگاه آزاد اسلامي واحد كرج - گروه علوم و مهندسي خاك
كليدواژه :
آزﻣﺎﯾﺶ گلخانه اي , فيزيولوژيك , گوجه گيلاسي سياه , مورفولوژيك , هيدروپونيك
چكيده فارسي :
زمينه و هدف: يكي از مهم ترين عوامل در سيستم هاي كشت بدون خاك، بستر كشت مي باشد. گياهان به منظور رشد و عملكرد خوب ﺑﻪ ﺁﺏ ﻭ ﻋﻨﺎﺻﺮ ﺩﺭ ﺣـﺪ متناسب ﻧﻴﺎﺯ ﺩﺍﺭﻧﺪ. ﺍﻣﺎ ﺍﻣﺮﻭﺯﻩ ﺍﺯ ﻣﺨﻠﻮﻁ كوكوپيت ﻭ پرﻟﻴـﺖ ﺩﺭ ﺑﻌﻀﻲ ﺍﺯ گلخانه ها ﺍﺳﺘﻔﺎﺩﻩ ﻣـﻲﺷـﻮﺩ كـﻪ اين امر موجب ﻧﺘﻴﺠـﻪ ﺑﻬﺘـﺮﻱ شده ﻭ ﺑﺮﺍﻱ ﺗﻮﻟﻴﺪ گوجه فرنگي ﺩﺭﺧﺎﺭﺝ ﺍﺯ ﻓﺼﻞ ﻣﻨﺎﺳﺐ ﻣﻲﺑﺎﺷﺪ. درﺣﺎﻝ ﺣﺎﺿﺮ كوكوپيت ﺑﺴﺘﺮ ﺍﺻﻠﻲ ﻣﻮﺭﺩ ﺍﺳﺘﻔﺎﺩﻩ ﺩﺭ ﺑﻴﺸﺘﺮ ﺳﻴﺴﺘﻢﻫﺎﻱ هيدروپونيك ﺗﻮﻟﻴﺪ گوجه فرنگي ﺩﺭ كشور ﺍﺳﺖ كه يك ﻣﺎﺩﻩ ﻭﺍﺭﺩﺍﺗﻲ گران قيمت ﺍﺳﺖ. انجام پژوهش هاي جديد جهت بررسي تاثير تنش و تلفيق بسترهاي كشت براي توليد هر چه بيشتر گوجه فرنگي گيلاسي سياه مهم و ضروري است. ﺗﺄﺛﻴﺮ ﻧﻮﻉ ﺑﺴﺘﺮ كشت ﺑـﺮ گياهان ﻣﺨﺘﻠـﻒ ﻣﺘﻔـﺎﻭﺕ ﺍﺳـﺖ. هدف اين پژوهش بررسي اثر خشكي و ادغام محيط هاي كشت آلي، معدني و تاثير آن ﺑﺮ خواص ﺷﻴﻤﻴﺎﻳﻲ ﻣﻮﺍﺩ ﺍﻭﻟﻴﻪ ﻗﺎﺑﻞ ﺍﺳﺘﻔﺎﺩﻩ ﺑﻪ ﻋﻨﻮﺍﻥ ﺑﺴﺘﺮ كشت گوجه فرنگي سياه مي باشد. روش پژوهش: بدين منظور جهت بررسي امكان كاهش اثرات خشكي از طريق تلفيق دو بستر كشت كوكوپيت و پرليت، پژوهشي به صورت فاكتوريل در قالب طرح كاملاً تصادفي با سه تكرار در گلخانه تحقيقاتي دانشگاه آزاد اسلامي واحد كرج انجام شد. در اين پژوهش دو فاكتور تنش خشكي (Fc100%، Fc50%، Fc25%، Fc12.5%) و درصد هاي مختلف بستر كشت (كوكوپيت صفر%+ پرليت 100%، كوكوپيت 25%+پرليت 75%، كوكوپيت50%+پرليت 50%، كوكوپيت75 %+ پرليت 25% ، كوكوپيت 100%+پرليت صفر%) مورد بررسي قرار گرفت. صفات مورد بررسي شامل تعداد ميوه، وزن تر و خشك اندام هوايي، طول ريشه، محتواي رطوبت نسبي برگ، ميزان كلروفيل a ، bو كل بود. يافته ها: بر اساس نتايج تركيب هاي تيماري كوكوپيت75 پرليت25 و كوكوپيت 100 پرليت صفر تحت تنش هاي خشكي شديد بيشترين عملكرد را داشتند و كمترين راندمان در تركيب تيماري Co0Pe100+FC12.5%، Co25Pe75+FC12.5%، Co50Pe50+FC12.5% و Co100Pe0+FC12.5% بدست آمد. همچنين، تيمار FC100% با بيشترين ميزان كلروفيل كل (3.10 ميلي گرم در گرم بافت تازه) در گروه برتر آماري و تيمار Fc12.5% با كمترين ميزان كلروفيل كل (2.22 ميلي گرم در گرم بافت تازه) در ضعيف ترين گروه آماري قرار گرفتند. به عبارت ديگر حفظ رطوبت خاك در حد ظرفيت زراعي موجب افزايش 39.63 درصدي ميزان كلروفيل كل نسبت به كاهش رطوبت در حد 12.5 درصد ظرفيت زراعي گرديد. نتايج: بر اساس نتايج ، بسترهاي حاوي مواد غذايي غني تر، نتايج بهتري ارائه كردند. با افزودن كوكوپيت به بستر مي توان اثرات منفي تنش را كنترل كرد. دليل اين برتري ميزان مواد مغذي موجود در اين بستر به دليل قابليت بالاي ذخيره مواد مغذي و آب است. استفاده از پرليت در بسترهاي كشت هيدروپونيك مفيد است زيرا داراي منافذ بزرگ و كوچكي است كه بستر كشت را از لحاظ تهويه بهبود مي بخشد. يكي از تأثيرات منفي تنش خشكي، كاهش ميزان كلروفيل است. در نتيجه دستگاه فتوسنتز گياه آسيب خواهد ديد و با افزايش ميزان پرولين، كلروفيل كاهش مي يابد زيرا ميزان كروفيل و پرولين با يكديگر رابطه معكوس دارند. كمبود آب نيز موجب كاهش رشد، سطح برگ، وزن تر و خشك، تخريب غشاي سلولي، تخريب و كاهش پروتئين ها و آنزيم ها، تجمع اسيدهاي آمينه، كاهش تشديد كننده هاي رشد، آسيب به رنگيزه ها و پلاستيدها و كاهش رشد ريشه مي شود.
عنوان نشريه :
حفاظت منابع آب و خاك
عنوان نشريه :
حفاظت منابع آب و خاك