مرد سالاري و موضع فمنيستي زنان در يكي از رمان هاي مريم جهاني و رد پاي آن در نقاشي هاي ايراني

مردسالاري از مفاهيم كليدي گرايش هاي فمنيستي به شمار مي آيد. فمينيست ها معتقدند كه در جامعه‌ مردسالار، مردها قدرت و حاكميتي برتر نسبت به زن‌ها دارند. آن ها علت فرودستي زنان را در جامعه مردسالار، در دسترسي بيشتر مردان به مزاياي ساختارهاي قدرت، تقسيم نابرابر امتيازات اجتماعي و روابط نادرست مرد و زن مي دانند. مسأله‌ مردسالاري در متون ادبي بازتاب چشم گيري دارد. آثار زيادي به‌ويژه در حوزه‌ رمان نويسي با اين رويكرد نوشته شده اند. نخستين اعتراض و نقدها به اين نابرابري را زنان وارد حوزه‌ ادبيات كردند. در ميان نويسندگان زبان فارسي، مريم جهاني رمان «اين خيابان سرعت‌گير ندارد» را با نگاه فمنيستي نوشته است. نمودها و شاخصه هاي فمنيستي اين رمان نخست به خاطر زن‌محور بودن، سپس گرايش ستيزه‌جويانه اين رمان با نظام مردسالاري، آن را در رديف رمان‌هاي فمنيستي قرار داده است. اين پژوهش به روش توصيفي و تحليلي و با تكيه بر داده‌هاي منابع كتابخانه‌اي به‌رشتۀ تحرير درآمده است. يافته‌هاي پژوهش حاكي از اين است كه مريم جهاني، عوامل سلطه در نظام مردسالاري و شيوه‌هاي مبارزه زنان را در آن به‌نيكي تصوير كرده است. عواملي كه از فرهنگ و سنت برخاسته در اين رمان در تقابل با نوگرايي فمنيستي قرار گرفته است.   اهداف پژوهش:1. بررسي كنش‌هاي ضد مردسالاري در رمان «اين خيابان سرعت‌گير ندارد» از مريم جهاني.2. بررسي مسئله مردسالاري جامعۀ ايران با تكيه بر نقاشي‌هاي ايراني.سؤالات پژوهش:1. كنش‌هاي فمنيستي چه جايگاهي در رمان «اين خيابان سرعت‌گير ندارد» از مريم جهاني؟2. در نقاشي‌هاي ايراني چه نشانه‌هاي از مردسالاري و فمنيسم وجود دارد؟