مطالعه تطبيقي روان شناسي شخصيت ها در ويس و رامين و تريستان و ايزوت و انعكاس آن در آثار هنري معاصر

ادبيات تطبيقي بستري است شكوفا براي شناخت، ارزشيابي و سنجش تفكر و هنر مردمان سرزمين‏هاي گوناگون كه انديشه، احساس و ذوق خودشان را در قالب شعر و داستان در پهنۀ تاريخ جاودانگي بخشيده‌اند. شناخت بهتر اين انديشه و عواطف، بي‌گمان با طمالعه و تدقيق در ذوق و هنر مردمان سرزمين‌هاي ديگر و مقايسه بين آن‌ها ميسر خواهد شد. ويس و رامين سروده فخرالدين اسعد گرگاني (شاعر قرن پنجم هجري) و داستان تريستان و ايزوت (اثر ژوزف بديه، اديب فرانسوي قرن بيستم)، ازجمله داستان‌هاي عاشقانه و جالب به شمار مي‌رود. برخي قهرمانان در اين دو داستان كه يكي متعلق به قوم پارت و ديگري متعلق به اقوام سلتي است، داراي روحيات اخلاقي و رواني مشتركي هستند. پژوهش حاضر تلاش كرده است كه با روشي تحليلي-تطبيقي قهرمانان اين دو داستان را از منظر روانشناسي شخصيت مورد كند و كاو قرار دهد. بررسي صورت‌گرفته نشان داده است كه اگرچه همانندي‌هايي در روحيات و خصايص اخلاقي برخي قهرمانان اين دو داستان وجود دارد؛ اما تفاوت‌هاي موجود، از روحيات، آداب، فرهنگ دو قوم پارتي و سلتي سرچشمه گرفته است. مضامين مربوط به ادبيات عاشقانه مانند داستان ويس و رامين در محتواي هنرهاي معاصر نيز نمود روشني دارد.اهداف پژوهش:بررسي تطبيقي روانشناسي شخصيت‌ها در ويس و رامين و تريستات و ايزوت.بررسي مضمون جلوه‌هاي داستان ويس و رامين در هنرهاي معاصر.سؤالات پژوهش:ابعاد روانشناسي شخصيت‌ها در ويس و رامين و تريستات چه وجوه اشتراك يا تفاوت‌هايي دارد؟مضمون داستان ويس و رامين چه بازتابي در هنرهاي معاصر داشته است؟