عنوان مقاله :
بررسي جلوههاي زيبايي شناختي و كهنالگويي رمان «بوف كور» صادق هدايت
پديد آورندگان :
عالي محمدي ، لهراسب دانشگاه آزاد اسلامي واحد ايذه - گروه زبان و ادبيّات فارسي , شهولي كوه شوري ، شاهپور دانشگاه آزاد اسلامي واحد ايذه - گروه زبان و ادبيّات فارسي , مالملي ، اميدوار دانشگاه آزاد اسلامي واحد ايذه - گروه زبان و ادبيّات فارسي
كليدواژه :
صادقهدايت , بوف كور , كهنالگو , يونگ
چكيده فارسي :
كهنالگوها يا آركيتايپها يا سرنمونها، مفاهيمي ازلي ـابدي هستند كه در ذهن انسانها قرار دارند و از نسلي به نسل ديگر منتقل ميشوند. كهنالگوها مصاديقي مانند: عشق، مرگ، ترس، شادي، قهرماني، فداكاري، راهبري، كينه، دشمني و.... را بيان ميكنند. اوّلينبار كارل گوستاو يونگ، به اهميّت كهنالگوها پيبرد و در كتابهايش به آنها پرداخت. كهنالگوها نقش مهمّي در ادبيّات و هنر دارند. درواقع ادبيّات و هنر محملي مناسب براي بروز و ظهور و بازآفريني كهنالگوهاست. اين تحقيق به بررسي جلوههاي زيباييشناختي و كهنالگويي رمان بوفكور صادق هدايت ميپردازد. بر اساس يافتههاي اين مقاله، راوي بوفكور نماد كهنالگوي يك قهرمان شكست خورده است. او در وصال با آنيماي خود ـ زن اثيري ـ با ناكامي مواجه ميشود. او همچنين درجريان تبديل «خود» به انسان نوعي، متوجّه دگرگوني خويشتن در ابعاد روحي و جسمي شده و تجربۀ از دست دادن نخستين «ابژۀ عشق» او را دچار نوعي اضطراب با علائم مشخّص ميكند و اين چنين ميشود كه در جذب محبّت كهنالگوي مادر و جانشين او ـ عمه، ننجون ـ نيز ناكام ميماند. او داستان زندگي خود را مينويسد تا سايهاش را بشناسد و در پايان متوجّه ميشود كه سايۀ او، همان پيرمرد خنزرپنزري است. بهطور كلي در اين اثر از 7 نماد و جلوۀ كهنالگويي استفاده شده است. روش پژوهش در اين جستار، تحليلي ـ توصيفي است.اهداف پژوهش:بررسي و تحليل كاركرد كهنالگوها در داستان بوف كور صادق هدايت.بررسي زيباييشاختي و كهنالگوهاي پركاربرد در داستان بوف كور صادق هدايت.سوالات پژوهش:كهنالگوها در داستان بوف كور صادق هدايت چه نمود و جلوهاي دارند؟كدام كهنالگوها در داستان بوف كور صادق هدايت، نقش و بازتاب بيشتري دارند؟
عنوان نشريه :
مطالعات هنر اسلامي
عنوان نشريه :
مطالعات هنر اسلامي