شماره ركورد :
1396378
عنوان مقاله :
بررسي تصوير پردازي در منظومه هاي عاشقانه ويس و رامين و گل و نوروز با رويكرد تشبيه و استعاره در تطبيق با نسخه خسرو و شيرين
پديد آورندگان :
كرمانشاهي ، بيان فروغ دانشگاه آزاد اسلامي واحد اراك - گروه زبان و ادبيات فارسي , قاري ، محمد رضا دانشگاه آزاد اسلامي واحد اراك - گروه زبان و ادبيات فارسي , عزيزي ، مجيد دانشگاه آزاد اسلامي واحد اراك - گروه زبان و ادبيات فارسي
از صفحه :
593
تا صفحه :
614
كليدواژه :
ادب غنايي , تصوير , خيال , استعاره , تشبيه
چكيده فارسي :
يكي از انواع معروف تقسيم بندي ادبيات از نگاه ناقدان فرنگي كه براساس احساس و عاطفه پايه‌ريزي‌شده «ادبيات غنايي» است. در اين نوع ادبي شاعر براي بيان احساسات خود كلي ترين عنصر خيال يعني استعاره را برمي گزيند و در بعضي از موضوعات شعري خود از تشبيه هم استفاده مي كند. در اين تحقيق سه منظومه عاشقانه مورد مطالعه قرار گرفت و سير و تحول تصوير از قرن چهارم تا قرن هشتم بررسي شد. پژوهش حاضر به روش توصيفي و تحليلي و با تكيه بر داده‌هاي منابع كتابخانه‌اي انجام شده است. باتوجه‌به مطالعات انجام شده و بررسي موضوع و تصاوير داستان‌ها اين نتيجه حاصل شده كه هركدام از شاعران به اقتضاي جهان پيرامون خود به تصويرآفريني پرداخته‌اند و در زمينه تصوير پردازي در دو منظومه ويس و رامين با 40 درصد و گل و نوروز با 35 درصد عنصر طبيعت بيشترين قسمت شعر و در خسروشيرين عناصر بزم با 26 درصد بيشترين را قسمت از تصاوير شعري را به خود اختصاص داده‌اند. همچنين هر سه شاعر در زمينۀ عناصر انتزاعي، كم‌ترين استفاده را (به ترتيب: 3، 5، 7 درصد) داشته‌اند. در زمينۀ ميزان استفاده از عناصر خيال نيز شاعر در ويس و رامين بيشتر از عنصر تشبيه و دو شاعر ديگر از استعاره استفاده كرده اند و شايد دليل زيباتر شدن خسرو و شيرين و ويس ورامين نيز همين باشد.اهداف پژوهش:تعيين ميزان تصوير پردازي به كمك صورخيال در منظومه‌هاي عاشقانه ويس و رامين، گل و نوروز و خسرو شيرين.بررسي تصاوير مشترك در سه منظومه ويس و رامين، خسرو و شيرين و گل و نوروز براساس دو عنصر خيال يعني تشبيه و استعاره بوده.سؤالات پژوهش:ميزان تصوير پردازي به كمك صورخيال در منظومه‌هاي عاشقانه ويس و رامين، گل و نوروز و خسرو شيرين چقدر مي‌باشد؟شباهت و تفاوت دو منظومه با خسرو و شيرين در چه چيزهايي مي‌باشد؟
عنوان نشريه :
مطالعات هنر اسلامي
عنوان نشريه :
مطالعات هنر اسلامي
لينک به اين مدرک :
بازگشت