عنوان مقاله :
استعاره هاي مفهومي در حوزه عرفان و هنر با تاكيد بر تركيبات اسمي و عناصر نمادين
پديد آورندگان :
محمدي ، زهرا دانشگاه آزاد اسلامي واحد اردبيل - گروه زبانشناسي , سمائي ، فرشيد دانشگاه آزاد اسلامي واحد اردبيل - گروه زبانشناسي , صناعتي ، مرضيه دانشگاه آزاد اسلامي واحد اردبيل - گروه زبانشناسي , رضوي ، محمدرضا دانشگاه آزاد اسلامي واحد اردبيل - گروه زبانشناسي
كليدواژه :
استعارۀ مفهومي , زبانشناسي شناختي , هنر , حوزۀ عرفان
چكيده فارسي :
زبان عرفاني همواره از مفاهيم انتزاعي سخن ميگويد و بدينجهت براي قابلدرك شدن، پيوسته از استعارههاي مفهومي كه خود زنجيروار بههمپيوستهاند، بهره ميگيرد. كاربرد استعارههاي مفهومي در هر هنر و متني، نشان از بينش گوينده و تجربۀ زيستۀ است كه او دارد. تجربههاي زيستۀ عارف كه از برخورد با امور غيبي بهدست ميآيد، به كمك زبان رمزي و استعاري، در انتقال مفاهيم بهكار گرفته ميشوند. در تركيبات زبان عرفاني، بدون استفاده از استعارهاي مفهومي، درك مفاهيم عرفاني آسان نخواهد بود. اين پژوهش در چارچوب زبانشناسي شناختي و با تكيهبر نظريۀ استعارۀ مفهومي، به معرفي برخي تركيبات نو در عرفان پرداخته است. براي انجام اين پژوهش، از سه فرهنگ دهخدا، سخن و عرفان، تعدادي از واژههاي تركيبي كه به فارسي امروز نزديك هستند، انتخاب و بررسيشدهاند. پژوهش حاضر به روش توصيفي-تحليلي و كتابخانهاي است. آنچه از دستاوردهاي اين پژوهش حاصل گرديد بيانگر اين امر است كه استعارۀ ساختاري پربسامدترين نوع استعاره مفهومي در اصطلاحات عرفاني است و عارفان تمايل بيشتري به كاربرد معاني استعاري براي توليد و درك اسمهاي مركب در حوزه عرفان دارند. استعاره توانمندترين ابزار زباني در بيان شناخت عارفانه از هستي است كه براي بيان معاني پيچيده، مبهم، عميق و گاه ناگفتني بهكار گرفته ميشود. در هنر اسلامي نيز نمادپردازي و كاربرد استعارههاي مفهومي جايگاه مهمي دارد.اهداف پژوهش:تعيين فرايندهاي شناختي دخيل در شكلگيري اسمهاي مركب زبان فارسي (استعاره) در حوزه عرفان هنر.مشخص كردن ميزان خلاقيت فرايند تركيب باتوجهبه چارچوب نظري بنسز.سؤالات پژوهش:فرايندهاي شناختي دخيل در شكلگيري اسمهاي مركب زبان فارسي (استعاره) در حوزه عرفان و هنر اسلامي كداماند؟ميزان خلاقيت فرايند تركيب باتوجهبه چارچوب نظري بنسز چگونه است؟
عنوان نشريه :
مطالعات هنر اسلامي
عنوان نشريه :
مطالعات هنر اسلامي