عنوان مقاله :
ردِ پاي حكمتِ يوناني در اشعار عبدالواسع جبلي غرجستاني
پديد آورندگان :
يزدانپناه ، عبدالرحيم دانشگاه تهران - دانشكده ادبيات و علوم انساني , مؤذني ، علي محمد دانشگاه تهران - دانشكده ادبيات و علوم انساني - گروه ادبيات فارسي , هادي ، روحالله دانشگاه تهران - دانشكده ادبيات و علوم انساني - گروه ادبيات فارسي
كليدواژه :
مادهالمواد هستي , گراميداشتِ دم , اغتنام از فرصت , لذتگرايي , خوشباشي
چكيده فارسي :
فلسفه همزادِ بشر است و فلسفهورزي نيز جلوهيي از تفكر انسانياست؛ با قاطعيت ميتوان گفت كه هيچ دوره تاريخي، بدون فلسفه نبودهاست. جاي ترديدينيست كه فلسفه غرب بهصورت مدون، از يونان به ما و سپس به همه جهانيان رسيدهاست. در صدر اسلام بسياري از منابع حكمي يونان بهدست انديشهوران اسلامي ترجمه شد و باعث ظهور دانشمندان مختلفي در عرصه فلسفه اسلامي و گسترش گزاره هاي فلسفي در ميان شاعران و نويسندهگان فارسي زبان گرديد. عبدالواسع جبلي غرجستاني، شاعر سده ششم هجري ميباشد، وي ضمن آشنايي كامل با علوم معاصر خويش، آگاهي درخورِ توجهي از حكمت يونان داشته و آن را در شعرش بازتاب داده است. در مقاله حاضر به هدف نماياندن ظرافتهاي بينش فلسفي شاعر، بيشتر توجه نگارندهگان به دنبال پاسخ به پرسشي است كه آيا ميتوان جبلي را پيرو فكر فلسفي يوناني دانست؛ زيرا آنگونه كه از شعرهاي وي بر ميآيد، طرز انديشه جبلي به علاوه تفكر شادخواري اپيكوريسمي، در كل بيشباهت از افكار هلنيسم (يونانيمأبي) نيست، بهمنظور ارائۀ پاسخ به پرسش بالا با توجه به شاخصها و مؤلفههاي فلسفه يونان، به شيوه استقرايي با استفاده از شيوه توصيفي ـ تحليلي و ابزار كتابخانهيي، از ميان تمام اشعارِ ديوان جبلي، شعرهاي مسجل با طرز فكر يوناني دستهبندي، تطبيق و مورد بررسي قرار گرفتهاست. حاصل تحقيق بيانگر آناست كه انديشه جبلي در مؤلفههاي مادهالمواد هستي، فلسفه اپيكوري يا گراميداشتِ دم، اغتنام از فرصت، توجه به لذايذ دنيوي و تأثيرگذاري ستارهگان و افلاك بر انسانها، با فلسفه يوناني منطبق است.
عنوان نشريه :
غالب (مجله بين المللي مطالعات حقوقي، سياسي و روابط بين الملل)
عنوان نشريه :
غالب (مجله بين المللي مطالعات حقوقي، سياسي و روابط بين الملل)