عنوان مقاله :
اثر فعاليتهاي يكپارچگي حسيحركتي گروهي و انفرادي بر توانايي ادراكيحركتي و رشد اجتماعي كودكان اوتيسم
پديد آورندگان :
رحيميان مشهدي ، مريم دانشگاه الزهرا , حجازي ، پريسا دانشگاه الزهرا , نظري ، حديثه دانشگاه الزهرا , فرهمند ، شعله دانشگاه شهيد باهنر كرمان
كليدواژه :
اوتيسم , توانايي ادراكيحركتي , تمرين فردي و گروهي.
چكيده فارسي :
زمينه و هدف: هدف تحقيق حاضر بررسي اثر فعاليتهاي يكپارچگي حسيحركتي بر توانايي ادراكيحركتي و رشد اجتماعي كودكان اتيسم با عملكرد بالاي هشت تا چهاردهسالۀ شهر شيراز بود. روش بررسي: اين مطالعه، شبهتجربي از نوع پيشآزمونپسآزمون با گروه كنترل بود. جامعۀ آماري تمام كودكان داراي اختلال اوتيسم مدرسۀ استثنايي شهر شيراز در سال تحصيلي ۱۳۹۴-۱۳۹۳ و نمونۀ ۲۲ كودك اوتيسمي با عملكرد بالا بودند كه بهصورت تصادفي به دو گروه آزمايشي و يك گروه كنترل تقسيم شدند. سپس والدين پرسشنامۀ رشد اجتماعي كودك خود را تكميل كردند. براي ارزيابي توانايي حركتي كودكان، از آزمون برونينكزازرتسكي استفاده شد. گروههاي آزمايشي طي دوازده جلسه تمرين كردند. سپس از كودكان پسآزمون رشد اجتماعي و توانايي حركتي به عمل آمد. دادهها با استفاده از روشهاي توصيفي و تحليل كوواريانس بررسي شدند. مقدار α در اين مطالعه ۰٫۰۵ بود. يافتهها: تحليل دادهها نشان داد برنامۀ فعاليتهاي يكپارچگي گروهي (۰٫۰۰۲=p) و انفرادي (۰٫۰۰۶=p) در مقايسه با گروه كنترل بر توانايي ادراكيحركتي كودكان مؤثر بود؛ اما از نظر ميزان تأثيرگذاري تفاوت معناداري بين روش گروهي و انفرادي وجود نداشت (۰٫۳۲۷=p). همچنين مقايسۀ دوبهدوي گروهها در متغير رشد اجتماعي نشان داد كه تفاوت در مرحلۀ پسآزمون بين گروه كنترل و گروه فعاليتهاي گروهي معنادار بود (۰٫۰۰۷=p) ؛ ولي بين گروه كنترل و انفرادي معنادار نبود (۰٫۰۶۴=p) و بين ميانگين رشد اجتماعي دو روش گروهي و انفرادي تفاوت معناداري وجود داشت (۰٫۰۰۵=p) كه نشان ميدهد روش گروهي باعث بهبود رشد اجتماعي شده است. نتيجهگيري: با توجه اهميت فعاليتهاي بدني در ابعاد گستردۀ رشد كودك و اثر آن بر شكلگيري شخصيت كودك، توجه به اين مرحله ضروري به نظر ميرسد.
عنوان نشريه :
مطالعات ناتواني
عنوان نشريه :
مطالعات ناتواني