عنوان مقاله :
مقايسهٔ اثربخشي آموزش ورزش مغزي و فرزنددرماني مبتنيبر رابطهٔ والد- كودك بر نشانگان نقصتوجه/بيشفعالي
پديد آورندگان :
مرادي ، پيمان دانشگاه آزاد اسلامي واحد خمين - دانشكدهٔ علوم انساني , داوودي ، حسين دانشگاه آزاد اسلامي واحد خمين - دانشكدهٔ علوم انساني - گروه مشاوره , حيدري ، حسن دانشگاه آزاد اسلامي واحد خمين - دانشكدهٔ علوم انساني - گروه مشاوره , آل ياسين ، علي دانشگاه آزاد اسلامي واحد آشتيان - دانشكده علوم انساني - گروه روانشناسي باليني
كليدواژه :
ورزش مغزي , فرزنددرماني , رابطهٔ والد- كودك , نقصتوجه , بيشفعالي.
چكيده فارسي :
هدف: اختلال نقصتوجه بيشفعالي يكي از اختلالات بسيار شايع در دوران كودكي است كه همواره مورد توجه متخصصان سلامت روان بوده است. اين اختلال ميتواند پيامدهاي منفي در تمامي جوانب زندگي فرد داشته باشد. هدف پژوهش حاضر مقايسهٔ اثربخشي برنامهٔ ورزش مغزي و فرزنددرماني مبتنيبر رابطهٔ والدكودك بر نشانگان اين اختلال بود. روشبررسي: روش پژوهش نيمهتجربي از نوع پيشآزمون پسآزمون با گروه گواه بود. جامعهٔ آماري شامل تمامي كودكان با اختلال نقصتوجه/بيشفعالي بود كه به مراكز مشاورهٔ شهرستان گرگان مراجعه كرده بودند. از بين كودكان واجد شرايط با روش نمونهگيري تصادفي ساده، ۳۰ نفر از دانشآموزان پسر ۷ تا ۱۱ ساله به همراه والدينشان انتخاب شدند. اين افراد در دو گروه آزمايش (۱۰ نفر در گروه ورزش مغزي و ۱۰ نفر در گروه فرزنددرماني) و يك گروه گواه (۱۰ نفر) بهصورت تصادفي گمارده شدند. پيش از شروع مداخله با استفاده از پرسشنامهٔ كانرز از گروهها پيشآزمون گرفته شد. سپس گروههاي آزمايش تحت روشهاي درماني قرار گرفتند. پس از آن از هر سه گروه پسآزمون و بعد از گذشت دو ماه، از گروهها آزمون پيگيري به عمل آمد. بهمنظور تجزيهوتحليل دادهها از روش تحليل واريانس مكرر در سطح معناداري (۰٫۰۵= α) با بستهٔ نرمافزار SPSS نسخهٔ ۲۴ استفاده شد. يافتهها: نتايج نشان داد كه هر دو روش درماني در كاهش نشانگان نقصتوجهبيشفعالي اثربخش بودند (۰٫۰۰۱ p )، با اين وجود اثربخشي روش ورزش مغزي از فرزنددرماني بيشتر بود (۰٫۰۰۱ p ). نتيجهگيري: با توجه به اثربخشي هر دو روش، پيشنهاد ميشود از اين روشهاي آموزشي بهمنظور بهبود وضعيت كودكان با اختلال نقصتوجه/بيشفعالي در خانه و مدرسه استفاده شود.
عنوان نشريه :
مطالعات ناتواني
عنوان نشريه :
مطالعات ناتواني