انگاره‌«اشه» ايراني و تأثير آن در شكل‌ گيري مفهوم «عدالت» افلاطوني

مسئله‌ مقاله ‌حاضر بررسي وجوه تشابه و نيز امكان تأثيرپذيري فلسفه‌ سياسي يونان باستان از انديشه‌سياسي ايرانشهري به‌ طور عام و مفهومِ عدالت افلاطوني از مفهوم اشه ‌ايرانشهري به ‌طور خاص است. مقاله درصدد پاسخ به اين سؤال است كه آيا امكان تأثيرپذيري انديشه ‌افلاطون در طرح بحث فضيلتِ عدالت از آموزه‌اَشه‌ايرانشهري فرضيه‌اي محتمل است؟ با روش شروط منطقي چهارگانه‌شوخين و تحليل مضمون متون و كتيبه‌هاي ايران باستان نشان داده شد كه امكان تأثيرپذيري آراء افلاطون در باب فضيلتِ عدالت از آموزه‌اَشه‌ايرانشهري بسيار محتمل است. وجود سه شرطِ وجوه تشابه، مبادلات تاريخي ـ فرهنگي بين ايرانيان و يونانيان و نيز تقدم زماني تمدن ايران باستان بر فلسفه‌يونان احتمال وقوع اين فرضيه را قوت مي‌بخشد.