بررسي ‌‌چالش‌‌هاي روان‌شناختي زنان ايراني ‌‌ازدواج كرده با مردان افغان

پژوهش‌‌حاضر باهدف بررسي‌‌چالش‌‌هاي روان‌شناختي زنان ايراني ازدواج كرده با مردان افغان به‌شيوه كيفي از نوع پديدارشناسي‌‌توصيفي (تجربه زيسته) انجام شد. جامعه آماري شامل زنان ازدواج كرده با مردان افغان در استان فارس بود كه تعداد 20 نفر از ايشان به‌شيوه هدفمند و با ملاك رسيدن به اشباع نظري در مصاحبه نيمه‌ساختارمند، انتخاب شدند. اعتبار داده‌ها براساس قابليت اطمينان و انتقال‌پذيري بررسي و تحليل آن به‌روش تحليل مضون انجام شد. نتايج نشان‌دهنده دو طبقه كلي چالش‌هاي روان‌شناختي شامل آسيب‌هاي انتخاب همسر و آسيب‌هاي امنيت رواني بود. آسيب‌هاي انتخاب همسر شامل نه مضمون پايه (شامل فقر، عدم اطلاع و آگاهي، بي‌سوادي دختران، بي‌سوادي والدين، افزايش سن، تعداد دختران و احتياج مالي، سرباربودن، افزايش ازدواج هاي مشابه)، سه مضمون سازمان‌دهنده (شامل شرايط اقتصادي، اجتماعي و فرهنگي) و يك‌مضمون فراگير سطح دوم (شامل ناگزيربودن از انتخاب) بود. ‌‌همچنين آسيب‌هاي امنيت رواني شامل 22 مضمون پايه (شامل زنداني شدن در خانه، حمله شبانه، خشونت جسمي، عشق، همدلي و همدردي، استقلال، رها شدن، شايستگي، حق انتخاب، فرديت، زنانگي، پيشرفت، اجبار در رابطه، افسردگي، اعتمادبه‌نفس پايين، دردهاي جسماني، دوست داشته شدن، درآمدزايي، رفع احتياجات اوليه، عدم توجه به شرايط روحي، عصبي بودن، اجبار به رابطه جنسي غيرمتعارف)، 9 مضمون سازمان‌دهنده (شامل امنيت جاني، امنيت عاطفي، قدرت، آزادي، شناخت خود، نيازهاي اقتصادي، اختلالات رواني، اختلالات جسمي، نيازهاي جنسي) و 4 مضمون فراگير سطح دوم (شامل احساس امنيت، هويت‌يابي، نيازهاي اوليه، اختلالات جسمي و رواني) بود. با توجه به اين نتايج، ‌‌ضرورت توجه و تمهيدات قانوني ‌‌براي ازدواج ‌‌بانوان ايراني‌‌ با مردان افغان‌‌ اجتناب‌‌ناپذير است و مي‌‌توان با پيشگيري‌‌هاي مناسب از آسيب‌هاي فردي و به‌دنبال آن آسيب‌هاي اجتماعي جلوگيري نمود.