عنوان مقاله :
نقش تعديلگر هزينههاي آموزش و تحقيق و توسعه بر رابطه بين كارآيي سرمايهگذاري نيروي كار و نوسانات جريان نقدي عملياتي: شواهدي از شركتهاي پذيرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران
پديد آورندگان :
شيخ ، محمد جواد دانشگاه خوارزمي - گروه حسابداري , پويا ، الهه دانشگاه شهاب دانش , سيراني ، محمد دانشگاه شهاب دانش - گروه حسابداري , صادقي شريف ، جلال دانشگاه شهيد بهشتي - گروه حسابداري
كليدواژه :
هزينههاي آموزش , هزينههاي تحقيق و توسعه , كارآيي سرمايهگذاري نيروي كار , نوسانات جريان نقد عملياتي
چكيده فارسي :
هدف: جريانهاي نقدي تأثير قابل توجهي بر عوامل مختلف از جمله كارآيي سرمايهگذاري نيروي كار دارد. در اين رابطه بلادي و همكاران (2021) نشان ميدهند كه شركتهايي كه با ريسك جريان نقدي مواجه هستند، احتمالاً سرمايهگذاري نيروي كار فعلي را براي كاهش هزينههاي تامين مالي آينده افزايش ميدهند. تأخير در سرمايهگذاري نيروي كار، شركت را در معرض خطرات اضافي مرتبط با جريانهاي نقدي نامشخص قرار ميدهد و به طور بالقوه توانايي آن را براي تأمين مالي پروژههاي موجود كاهش ميدهد (بويل و گاتري، 2003). با اين حال، به دليل فقدان تحقيقات كافي در خصوص اين موضوع در ايران، اين پژوهش به دنبال رفع اين نياز است. اين پژوهش به بررسي نقش تعديلگر هزينههاي آموزش و هزينههاي تحقيق و توسعه بر رابطه بين كارآيي سرمايهگذاري نيروي كار و نوسانات جريان نقدي عملياتي شركتهايي كه در بورس اوراق بهادار تهران پذيرفته شده، ميپردازد. اين پژوهش از لحاظ اهداف، كاربردي بوده و از نظر روششناسي از نوع تحقيقات پسرويدادي است.روش: جامعه آماري، شامل كليه شركتهايي است كه در بورس اوراق بهادار تهران پذيرفته شده است و براي انتخاب از روش حذف سيستماتيك استفاده شده است در واقع 116 شركت (580 سال-شركت) به عنوان نمونه انتخاب و در دوره زماني بين سالهاي 1396 تا 1400 مورد بررسي قرار گرفتند. براي جمعآوري اطلاعات، به شيوه كتابخانهاي عمل شد و فرضيههاي تحقيق با استفاده از الگوي دادههاي تابلويي و رگرسيون خطي چندگانه مورد آزمون قرار گرفتند.يافتهها: يكي از مهمترين عوامل مؤثر در عدم تأثير كنفرانسهاي خبري و اطلاعيههاي شفافسازي بر تصميمات سرمايهگذاران، نقص در سيستم اطلاعاتي و كارايي ضعيف بازار بورس تهران است. علاوه بر اين، عدم دانش تخصصي سرمايهگذاران نيز در اين پديده نقش دارد. سرمايهگذاران در بازار سهام تمايل دارند اطلاعات مربوط به قيمت، بازده و عملكرد سهام شركتها را بر اخبار منتشر شده توسط رسانهها اولويت دهند. براي ترويج سرمايهگذاري در بازارهاي سهام، كشورها بايد اطلاعات بهتري را در اختيار سرمايهگذاران قرار دهند. اين امر ميتواند با افزايش الزامات تعيين شده توسط سازمانهاي نظارت بر بازار سهام و ايجاد چارچوبي براي ارزيابي سياستها و رويهها با حمايت دولتها محقق شود. بر اساس يافتههاي پژوهش، پيشنهاد ميشود سازمان بورس و اوراق بهادار بهعنوان نهاد نظارتي و شركت بورس و اوراق بهادار بهعنوان نهاد اجرايي بازار سرمايه، قوانين و مقررات حاكم بر بازار را بررسي و بازنگري كنند.نتيجهگيري: هر چه نوسانات جريان نقد عملياتي بيشتر باشد، كارآيي سرمايهگذاري نيروي كار افزايش مييابد. به عبارت ديگر شركتهايي كه با ريسك جريان نقدي مواجه هستند، احتمالاً سرمايهگذاري نيروي كار فعلي را افزايش ميدهند تا از هزينههاي تأمين مالي بالا در آينده جلوگيري كنند؛ زيرا نوسانات در جريان نقدي ريسك شركت را افزايش ميدهد و در نتيجه بر ريسك شركتهايي با ناكارآمدي سرمايهگذاري نيروي كار تأثير ميگذارد. بنابراين نتايج اين پژوهش با پژوهش حبيب و راناسنگه (2022) همسو ميباشد. از طرفي ديگر فرضيه دوم پژوهش حاضر نشان داده شد كه هزينههاي آموزش كاركنان به عنوان تعديلگر رابطه بين كارآيي سرمايهگذاري نيروي كار و نوسانات جريان نقد عملياتي را تحت تأثير قرار ميدهد. اين بدان معناست كه هر چه هزينههاي آموزش كاركنان كمتر باشد، نوسانات جريان نقد عملياتي با افزايش كارآيي سرمايهگذاري نيروي كار بيشتر ميشود. به عبارت بهتر، شركتي كه ريسك بالايي در جريان نقدي دارد، احتمال بيشتري دارد كه با احتياط بيشتري روي نيروي كار سرمايهگذاري كند. پس هزينههاي ناشي از آموزش كاركنان را كاهش ميدهد تا مديريت را مجبور كند كارآيي سرمايهگذاري نيروي كار را براي افزايش ارزش سهامداران و كاهش هزينههاي تأمين مالي آتي بهبود بخشد. بنابراين نتايج اين پژوهشهاي بلادي و همكاران (2021) حبيب و راناسنگه (2022) همسو ميباشد، چرا كه آنها معتقدند شركتهايي كه با ريسك جريان نقدي مواجه هستند، احتمالاً سرمايهگذاري نيروي كار فعلي را افزايش ميدهند تا از هزينههاي تأمين مالي بالا در آينده جلوگيري كنند، زيرا نوسانات در جريان نقدي ريسك شركت را افزايش ميدهد و در نتيجه بر ريسك شركتهايي با ناكارآمدي سرمايهگذاري نيروي كار تأثير ميگذارد. اين در حالي است كه فرضيه سوم پژوهش حاضر نشان ميدهد هزينههاي تحقيق و توسعه به عنوان تعديلگر رابطه بين كارآيي سرمايهگذاري نيروي كار و نوسانات جريان نقد عملياتي را تحت تأثير قرار ميدهد. اين بدان معناست كه هنگام مواجهه با ريسك جريان نقدي، مديران شركتها سعي ميكنند هزينههاي تحقيق و توسعه را با سرمايهگذاري مؤثر روي نيروي كار براي افزايش ارزش شركت به حداكثر برسانند، چرا كه توانايي سرمايهگذاريهاي ناشي از هزينههاي تحقيق و توسعه به شدت به جريان نقدي وابسته است و نسبت به نوسانات جريان نقدي كاملاً حساس است.
عنوان نشريه :
چشم انداز مديريت مالي
عنوان نشريه :
چشم انداز مديريت مالي