عنوان مقاله :
حافظ و سمبوليستهاي «باشنيا»ي سن پيتربورگ: بررسي كاربرد نمادها و واژگان
پديد آورندگان :
يحيي پور ، مرضيه دانشگاه تهران - دانشكدۀ زبان ها و ادبيات خارجي , كريمي مطهر ، جان اله دانشگاه تهران - دانشكده زبان ها و ادبيات خارجي , توكارِف ، گريگوري والري يويچ دانشگاه دولتي تربيت معلم لف تالستوي تولا
كليدواژه :
حافظ , سمبوليست , ايو انِف , كوزمين , باشنيا (گنبد) , نماد
چكيده فارسي :
سمبوليست از مكاتب برجستۀ اوايل سدۀ بيستم ميلادي در ادبيات روسيه است كه برخي از نمايندگان آن با الهام از عرفان و آموزههاي شاعران سرزمين ايران كهن، ازجمله حافظ آثار برجستهاي خلق كردند. ويچيسلاف ايو’انِف و ميخائيل كوزمين، دو تن از نمايندگان اين مكتب، از اعضاي فعال انجمني بودند كه در سال 1905 توسط ايو’انِف و در آپارتمان او و بهافتخار حافظ، با نام «مريدان حافظ» تأسيس شد. اين محفل كه به «باشنيا» (گنبد) معروف است، مهمترين مركز ادبي و فلسفي دورۀ خود بهحساب ميآمد. اعضاي انجمن از دوستداران حافظ بودند و «آموزههاي حافظ» در اين مكان منبع الهام اشعار عرفاني شد. هدف از انجام پژوهش حاضر، بررسي واحدهاي زباني و واژگاني است كه ايو’انِف و كوزمين در ارتباط با انديشههاي حافظ و عرفانش در اشعار خود بهكار بردهاند. تلاش شد تا به اين پرسشها پاسخ داده شود: شاعران سمبوليست روسي اشعار حافظ را چگونه درك ميكردند؟ از كدام يك از عناصر زباني حافظ براي بيان انديشههاي خود بهره جستهاند و از چه واحدهاي زباني و واژگان مشترك استفاده كردهاند؟ با بررسي اشعار ايو’انِف و كوزمين در ارتباط با موضوع مورد بحث، به اين نتيجه دست مييابيم كه عليرغم تفاوتهاي فرهنگي و زباني، آنها در اشعارشان نمادهاي شرقي و غربي را درهم آميختهاند و مانند حافظ براي بيان انديشههاي هستيشناسي تلفيقي از واژگان زميني و متافيزيكي، نماد، تضاد، استعاره، واژگان چندمعنايي و مفاهيم پارادوكسي را بهكار گرفتهاند. واژگان بهكار رفته در اشعارشان نيز مانند اشعار حافظ، مفاهيم عشق، گفتوگو، دعوت به اتحاد ميان ملل و اديان، «ديگر ستايي» و همچنين درك زيبايي جهان هستي را دربرگرفته است.
عنوان نشريه :
جستارهاي زباني
عنوان نشريه :
جستارهاي زباني