روايت تصميم به طلاق در بين مردان اقدام ‌كننده به طلاق

طلاق يكي از مسائل اجتماعي است كه روند رو به افزوني دارد و پديده‌اي است كه ناگهاني شكل نگرفته است، بلكه‌ يك فرايندي براي درخواست و اقدام دارد. در حال حاضر‌ بر‌اساس آمار، بيشتر زنان متقاضي‌ و يا به‌صورت توافقي بوده است، اما در اين بين مرداني هم هستند كه درخواست طلاق از جانب آنان شكل ‌مي‌گيرد؛ بنابراين‌ پژوهش حاضر به‌دنبال تجربۀ زيستۀ مردان اقدام‌كنندۀ طلاق در قالب داستان است تا با بررسي اين داستان‌ها، به يك روايت منسجم از اين تجارب در قالب يك نظم تقويمي برسد.‌ پژوهش حاضر با رويكرد كيفي و با روش تحليل روايت در سال 1402 و براي گردآوري داده‌ها با استفاده از نمونه‌گيري هدفمند، با پنج مرد متقاضي طلاق مصاحبۀ باز و در قالب گفت‌وگو انجام شده است. تجزيه و تحليل داده‌ها با استفاده از گام‌هاي تحليل مضمون و‌ موجب شناسايي پنج مضمون اصلي شامل بي‌ثباتي زندگي، فشارهاي اجتماعي، بازنشاني مردانگي، مرتفع‌سازي حقوق و راهگشايي براي ادامۀ مسير است. مقوله‌هاي اصلي پژوهش بيانگر آن‌اند كه وقتي تعريف مردان از زندگي، معناي ديگري پيدا كند و اختيارات و نقوش آنان نيز متأثر از شرايط بي‌ثباتي زندگي شود، ‌فشارهاي اجتماعي بر آنان تحميل شود و تلاش‌هايشان براي بهبود زندگي به نتيجه ختم نشود، به‌دنبال مرتفع‌سازي موانع طلاق مي‌روند و در‌نهايت ترجيح آنان به جدايي است. اين در حالي است كه آنها هزينه‌هايي را براي زندگي كرده‌اند تا پس از طلاق، زندگي ديگري را براي خود رقم بزنند. بنابراين نتايج پژوهشگر بيانگر آن است كه مردان متقاضي طلاق، روندي را طي كرده‌اند كه آسيب‌هاي روحي و رواني براي آنان در پي دارد و چون نقش مردان در طلاق‌ كليدي است، لزوم بررسي مسائل‌ و تلاش در جهت مرتفع‌سازي مسائل آنان، با خدماتي همچون مشاورۀ رايگان و ..‌ اهميت دارد.