عنوان مقاله :
تحليل شبكه اجتماعي بهره برداران مرتع روستاي رباط استان خراسان رضوي
پديد آورندگان :
حيراني ، اميررضا دانشگاه فردوسي - دانشكده منابع طبيعي و محيط زيست - گروه مرتع و آبخيزداري , كلاهي ، مهدي دانشگاه فردوسي - دانشكده منابع طبيعي و محيط زيست، پژوهشكده آب و محيط زيست - گروه مرتع و آبخيزداري , عمرانيان خراساني ، حميد شركت زيست سامان نوآور (زيسان)
كليدواژه :
اكوسيستم مرتع , پيوند اعتماد , پيوند مشاركت , سامانه اجتماعي - بومشناختي
چكيده فارسي :
مقدمه: تحليل شبكههاي اجتماعي در برنامههاي مديريت منابع طبيعي و بخصوص مراتع كشور، يكي از ملزومات اساسي در اتخاذ هر نوع تصميمگيري در سطوح مختلف مديريتي و حكمروايي است. بدون داشتن اطلاعات از وضعيت اجتماعي روستاها و مردم محلي، طرحريزي سياستي و برنامهريزي منطقهاي، جامع و كامل نخواهد بود. روستاي رباط واقع در استان خراسان رضوي، يكي از مناطقي است كه داراي طيف وسيعي از فشارهاي انساني و بومشناسي است و تا كنون از لحاظ تحليل سامانه اجتماعي-بومشناختي مورد ارزيابي قرار نگرفته است. به همين دليل پژوهش حاضر با هدف تحليل سامانه اجتماعي روستا و نقش تاثيرگذار قدرتهاي محلي در ميزان همكاري و مشاركت در برنامههاي مديريتي و حفاظتي انجام شده است. مواد و روشها: به منظور استفاده از روش تحليل شبكه اجتماعي براي ارزيابي الگوي روابط بين بهرهبرداران محلي روستاي رباط، ابتدا مرز سامانه اجتماعي-بومشناختي روستا، تعيين و بر اساس مطالعات ميداني، روش پيمايشي و مشاهده مشاركتي، دامداران و ساير بهرهبرداران از سامان عرفي روستاي رباط شناسايي شدند. ابزار جمعآوري اطلاعات شامل پرسشنامه تحليل شبكه محققساخته بود. پيوندهاي اعتماد و مشاركت ميان بهرهبرداران مرتع در قالب پرسشنامه تحليل شبكۀ اجتماعي، جمعآوري و تحليل شدند. در روش تحليل شبكه، از تئوري جبر ماتريس جهت انجام محاسبات رياضي بهره گرفته شد. بهمنظور انجام كليه محاسبات رياضي از نرمافزار Ucinet v6.191 استفاده شد. در نهايت، با اقتباس از ماتريس دادههاي جمعآوريشده، شاخصهاي مورد نظر محاسبه و مورد ارزيابي قرار گرفتند. نتايج و بحث: نتايج نشانداد كه ميزان شاخص تراكم در پيوند مشاركت، 22/79 درصد و در پيوند اعتماد، 13/97 درصد بوده كه بيانگر ميزان تراكم ضعيف در هر دو پيوند است. ميزان مشاركت و اعتماد متقابل براساس ميزان دوسويگي پيوندها بهترتيب 51/42 و 37/5 درصد در پيوندهاي مشاركت و اعتماد است. ميزان شاخص اندازه شبكه نيز نشان ميدهد كه در شبكه بهرهبرداران محلي رباط، براساس پيوندهاي مشاركت و اعتماد بهترتيب ۳۵ و ۲۴ پيوند محقق شده است. همچنين تراكم در بين كنشگران مركزي بيشتر از پيراموني است و افراد كليدي و مؤثر در شبكه در زيرگروههاي مركزي قرار گرفته و باعث افزايش انسجام اجتماعي شبكه ميشوند. نتيجهگيري: پژوهش حاضر با توجه به خلأ پژوهشهاي انجام شده در حوزه تحليل شبكههاي اجتماعي، به مطالعه ارتباطات بهرهبرداران مرتع روستاي رباط با هدف برقراري سامانه اجتماعي-بومشناختي پرداخت. در اين راستا يك سامانه اجتماعي وجود دارد كه شامل مردم روستا، اقتصاد جامعه محلي، زيرساختها و فناوري است. به اين سامانه، پيشرانهايي وارد ميشوند كه بر روي جامعه روستايي تاثير ميگذارند. جامعه سعي دارد با فرآيند تابآوري و سازگاري نسبت به پيشرانها مقاومت كند. از طرف ديگر، جامعه روستايي بر روي اكوسيستمهاي مرتعي زندگي ميكند. زيرا روستا اجتماعي از انسانهاست كه بر روي يك اكوسيستم طبيعي زندگي ميكنند. در سامانه بومشناختي، عناصري مانند پوشش گياهي، تنوع زيستي و منابع آب، توسط پيشرانهاي ديگري مانند تغيير اقليم، خشكسالي، آتشسوزيها و سيلابها تحت تاثير قرار ميگيرند. سامانه اجتماعي از طريق نهادها و سبك مديريتي، بر روي سامانه بومشناختي تاثير ميگذارد. سامانه بومشناختي نيز از طريق كالاها و خدماتي كه ارائه ميكند -خواه مثبت يا منفي- بر روي سامانه اجتماعي تاثير ميگذارد. در اينجا فرآيندي مياني نياز است صورت گيرد كه به آن حكمروايي و مديريت مشاركتي تطبيقي گويند كه برآمده از تحليل روابط انسان با مرتع است.
عنوان نشريه :
مديريت جامع حوزه هاي آبخيز
عنوان نشريه :
مديريت جامع حوزه هاي آبخيز