نحوه‌ مواجهه‌ جامعه‌شناسي با اقتصاد: اقتباس، انتقاد، نوآوري

متون بنيانگذاران جامعه‌شناسي بينا‌متنيتي است كه در گفتگو و مجادله با متون ديگر ساخته شده است. متون علم اقتصاد كلاسيك و نوكلاسيك يكي از مهم‌ترين متوني است كه در شكل‌گيري علم جامعه‌شناسي نقش مهمي داشته است. گفتگوي متون جامعه‌شناسي با متون علم اقتصاد گاهي به شكل اقتباس و گاهي انتقادي بوده است اما اين بينا متنيت پس از جامعه‌شناسان كلاسيك چندان مود بحث قرار نگرفته است. اين مقاله با روش بينا‌متنيت نشان مي‌دهد كه متون جامعه‌شناسي كلاسيك از حيث دو مؤلفه‌ انسان‌شناسي و اسلوب تحليل چه داد و ستدي با متون علم اقتصاد داشته‌اند. گاهي بينا متنيت و گفتگوي متون آشكار و روشن و گاه پنهان و اعلام نشده است اما بر اساس نشانه‌هاي درون متن مي‌توان طرف گفتگو را تشخيص داد. اين گفتگو ساده و گذري نبوده بلكه بنيادهاي علم جامعه‌شناسي را ساخته است. گفتگوي اقتباسي و انتقادي بنيانگذاران جامعه‌شناسي با بنيان گذاران اقتصاد كلاسيك و نوكلاسيك تفاوت‌ها را در نوع نگاه به انسان و اسلوب تحليل در متون جامعه‌شناسان كلاسيك نشان مي‌دهد.