بررسي نقش توانمندسازهاي هوش مصنوعي و آمادگي هوش مصنوعي شركت‌ها در پذيرش سيستم مديريت روابط با مشتري ادغام شده با هوش مصنوعي

هدف: هوش مصنوعي به‌عنوان يكي از روندهاي فناورانه برتر انقلاب صنعتي چهارم و بازاريابي نسل پنجم، با ادغام در سيستم‌هاي مديريت روابط با مشتري، ظرفيت و مزاياي گسترده‌اي براي كسب‌وكارها ايجاد مي‌كند. يكي از مباحث زيربنايي در اين حوزه، به پذيرش فناوري مربوط مي‌شود. هدف اين مطالعه، بررسي تأثير برخي عوامل سازماني بر پذيرش سيستم‌هاي هوشمند مديريت روابط با مشتري و ارائه راه‌كارهاي متناسب با اين عوامل، براي بسترسازي و نهادينه‌كردن استفاده از فناوري‌هاي هوشمند در سازمان‌هاي تجاري است. روش: اين پژوهش از حيث هدف، در گروه تحقيقات كاربردي ـ توسعه‌اي است و بر اساس نتيجه، در زمره تحقيقات تبييني قرار مي‌گيرد و بر مبناي روش انجام پژوهش، از نوع پيمايشي و هم‌بستگي است. در پژوهش حاضر از دو روش كتابخانه‌اي و ميداني براي گردآوري داده‌ها و اطلاعات استفاده شد. به‌منظور گردآوري داده‌هاي باكيفيت و دستيابي به نتايج دقيق‌تر، از ابزار پرسش‌نامه معتبر و دقيق استفاده شد. براي بررسي و آزمون فرضيه‌هاي پژوهش، به‌روش نمونه‌گيري تصادفي، نمونۀ ۳۸۴ تايي از كسب‌وكارهايي انتخاب شد كه در حوزۀ «فروش كالا» نماد اعتماد الكترونيكي ساده داشتند. به‌منظور آزمون فرضيه‌ها از روش معادلات ساختاري و نرم‌افزار اسمارت پي‌ال‌اس نسخه سوم، استفاده شد. يافته‌ها: نتايج پژوهش نشان مي‌دهد كه توانمندسازهاي هوش مصنوعي شامل نقشه راه تكنولوژي، تخصص حرفه‌اي و نگرش و همچنين آمادگي هوش مصنوعي شامل زيرساخت، فني بودن و سطح آگاهي، بر پذيرش سيستم مديريت روابط با مشتري ادغام شده با هوش مصنوعي تأثير دارند. نتيجه‌گيري: با توجه به نتايج حاصل از پژوهش، سازمان‌هاي تجاري مي‌توانند به‌ترتيب اهميت با تقويت سطح آمادگي هوش مصنوعي سازماني، يعني درك سازماني در خصوص سطح فني و پيچيدگي سيستم‌ها، ايجاد زيرساخت‌هاي مورد نياز، افزايش سطح آگاهي و همچنين با توانمندسازي هوش مصنوعي، يعني ايجاد نگرش مثبت به فناوري، ترسيم نقشه راه تكنولوژي و كسب تخصص‌هاي حرفه‌اي مورد نياز، به پذيرش و استقرار آگاهانه و موفق سيستم مديريت روابط با مشتري ادغام شده با هوش مصنوعي، اقدام كنند و از منافع گسترده آن منتفع شوند.