شماره ركورد :
1398677
عنوان مقاله :
حكمت متعاليه از ساختارگرايي تا پساساختارگرايي
پديد آورندگان :
مصطفوي ، نفيسه دانشگاه هنر اسلامي تبريز - دانشكدۀ چندرسانه‌اي
از صفحه :
73
تا صفحه :
102
كليدواژه :
ملاصدرا , تجارب عرفاني , پريناليزم , ساختارگرايي , ذات‌گرايي , زمينه‌زدايي
چكيده فارسي :
يكي از مسائل مهم در فلسفۀ عرفان، نقش ساختارهاي تجربه‌گر در محتواي تجارب عرفاني و نسبت اين تجارب با يكديگر است كه باعث شكل‌گيري رويكردهاي پريناليزم، ذات‌گرايي، ساختارگرايي و زمينه‌زدايي شده است. در اين تحقيقِ تحليلي‌تطبيقي پس از معرفي اجمالي هر يك از اين مواضع، به جست‌وجوي پاسخ ملاصدرا به اين مسئله پرداخته شد. يافته‌ها: در رويكرد ملاصدرا، ساختارهاي شخصي، نقش مهمي در تجارب عرفاني دارد؛ به‌طوري كه عارف ازطريق انعكاس و تجربۀ آن در واقعيت دروني با حقايق متعالي ارتباط برقرار مي‌كند و به همين جهت نقش استعداد، باورها، رفتارها، انتظارات، تمايلات و توجهات در اين تجارب بارز است؛ در عين حال تجارب عرفاني موازي در سنت‌هاي متمايز حاكي از تأييداتي در راستاي رويكرد پريناليزم است. ملاصدرا برخي تجارب يا داده‌هاي عمودي را خيالي دانسته و موضع ساختارگرايي محض را برمي‌گزيند و در مرحلۀ فنا، نيل به تجارب ناب و گذار از رويكرد ساختارگرايي به پريناليزم را ترجيح مي‌دهد. به عبارتي ديدگاه صدرالدين، رويكرد ساختارگراييِ تشكيكي است؛ يعني هرچه تجربه‌گر به‌‌‌مراتب بالاتري از حقيقت سير مي‌كند و زهد و حريت در او بيشتر مي‌شود، نقش ساختارهاي فردي كم‌رنگ‌تر و واقع‌نمايي و همگرايي عرفا در تجارب موازي بيشتر مي‌شود. در اين موارد در تحليل ادبيات عرفاني، تحليل زمينه‌اي را برمي‌گزيند.
عنوان نشريه :
ادبيات عرفاني
عنوان نشريه :
ادبيات عرفاني
لينک به اين مدرک :
بازگشت