اهميت لغات و تركيبات گويش سيستاني در متون ادب فارسي

برخي از لغات و تركيبات در متون ادبي به كار رفته كه در فرهنگ ‌هاي لغت موجود، ضبط نشده‌است. در پژوهش حاضر، به روش توصيفي- تحليلي، پاره ‌اي از اين لغات و تركيبات كه هنوز در گويش سيستاني به كار مي ‌روند بازيافت و شناسايي شده‌است. اين لغات و تركيبات را از نظر ساختاري، به دو بخش مي ‌توان تقسيم كرد. غالب آنها بدون هيچ تفاوتي، در گويش سيستاني و متون ادبي كاربرد دارند. بخش اندكي تفاوتي جزيي، در اندازۀ‌ حذف يا اضافه شدن يا تبديل يك واژه، با يكديگر دارند. از منظري ديگر، اين لغات و تركيبات، يا اصلا در فرهنگ ‌ها ضبط نشده ‌اند، يا اينكه داراي چند معنا هستند اما يكي از معاني آنها كه در فرهنگ هاي لغت متروك مانده، درگويش سيستاني، به كار مي ‌رود. اين لغات و تركيبات، از نظر نوع كلمه، به ‌ترتيب بسامد شامل فعل، صفت و اسم مي شوند. افعال هم غالبا تركيباتي هستند كه معنايي كنايي از آنها استنباط مي شود. شناسايي و بازيافت چنين لغات و تركيباتي، افزون ‌بر اينكه موجب غني ‌تر شدن دايرۀ واژگاني و معنايي زبان فارسي مي ‌گردد، در برخي موارد، بنابر شواهدي كه در متن ذكر مي شود، مي ‌تواند در توضيح و تحليل دشواري‌هاي متون ادبي هم گره ‌گشا باشد.