الگوي علي روابط شفافيت سازماني بر حسادت سازماني با نقش ميانجي فضيلت سازماني در ميان كاركنان دانشگاه دريانوردي و علوم دريايي چابهار

مقدمه و هدف: پژوهش حاضر با هدف گسترش همكاري هاي علمي و فناوري دانشگاه ها در ابعاد مختلف و ضرورت دستيابي به زباني مشترك درارتباط با رعايت اصول و موازين اخلاقي در دانشگاه ها انجام شد.روش شناسي پژوهش: اين پژوهش، از نظر ماهيت و روش توصيفي پيمايشي است. گردآوري اطلاعات مورد نياز پژوهش از طريق مطالعات دقيق كتابخانه اي اسناد و مدارك و مطالعات ميداني(پيمايشي) انجام گرديده است. جامعه آماري اين پژوهش شامل 132 نفر از كاركنان كاركنان دانشگاه دريانوردي و علوم دريايي چابهار است. در اين پژوهش از روش نمونه گيري تصادفي طبقه اي متناسب با حجم جامعه آماري و براي تعيين حجم نمونه از جدول مورگان استفاده شده و براي اندازه گيري پايايي متغيرها از آلفاي كرونباخ و جهت بررسي نرمال بودن داده هاي متغيرها از آزمون كولموگروف – اسميرنوف و شاپيرو ويلك استفاده شده است.يافته ها: يافته هاي پژوهش نشان داد كه متغير شفافيت سازماني بر متغيرهاي فضيلت سازماني و حسادت سازماني به صورت غير مستقيم تاثير معني داري داشته است. متغير فضيلت سازماني به صورت مستقيم بر متغير حسادت سازماني تاثير معني داري داشته است. اما متغير شفافيت سازماني به صورت غير مستقيم و با ميانجي گري متغير فضيلت سازماني بر متغير حسادت سازماني تاثير معني داري در ميان كاركنان دانشگاه نداشته است.بحث و نتيجه گيري: نتايج توصيفي تحقيق بيانگر آن است كه فضيلت سازماني و شفافيت سازماني كاركنان از حد متوسط بالاتر بوده است. اما ميزان حسادت سازماني آنها از سطح متوسط پايين تر بوده است.