شماره ركورد :
1399179
عنوان مقاله :
نقد و تحليل قصۀ «شاهزاده‌خانم مُرده و هفت بهادُر» اثر آلكساندر پوشكين از منظر بينامتنيت ژنتي
پديد آورندگان :
نوروزي ، مهناز دانشگاه علامه طباطبائي - گروه زبان روسي , اسكندري ، مهنوش دانشگاه علامه طباطبائي - گروه زبان روسي
از صفحه :
47
تا صفحه :
85
كليدواژه :
ترامتنيت , بينامتنيت , ژرار ژنت , قصۀ روسي , پوشكين.
چكيده فارسي :
آلكساندر پوشكين، نويسندۀ نامدار قرن نوزدهم و عصر طلايي ادبيات روسيه، با سبك و زبان ادبيِ خاص خود آثاري اصيل و بي‌بديل را به ادبيات جهان عرضه كرده است. اگرچه او بيشتر به‌عنوان شاعر اشتهار دارد، اما در اغلب ژانرهاي ادبي قلم‌فرسايي كرده و علاقه‌اش به آثار ادبيات شفاهي يا فولكلور موجب خلق قصه‌هايي ماندگار در ادبيات روسي شده است. در پژوهش حاضر، پس از تبيين نظريۀ بينامتنيت ژرار ژنت و با توجه به بايسته‌هاي اين نظريه و بهره‌مندي از روش تحليل محتوا و مضمون و خوانش تطبيقي عناصر داستاني، به بررسي و نقد قصۀ مشهور «شاهزاده‌خانم مُرده و هفت بهادُر» نوشتۀ آلكساندر پوشكين، شاعر پرآوازۀ قرن نوزدهم روسيه پرداخته شده است. بررسي‌ها مؤيد اين مطلب است كه قصۀ پوشكين داراي روابط بينامتني با متون متعدد ازجمله سه قصۀ «شاهزاده‌خانم خفته» اثر واسيلي ژوكوفسكي، «سفيدبرفي و هفت كوتوله» نوشتۀ برادران گريم و «زيباي خفته» اثر شارل پرو است و به‌عبارتي، واگويه‌اي از متون متقدم خود است. نقد و تحليل تطبيقي قصه‌ها علاوه بر احراز شباهت‌هاي ساختاري و روايي ميان آن‌ها، تأكيد دارد كه در همۀ آن‌ها با وجود تفاوت‌هاي روساختي، يك درون‌مايۀ كلي و مشترك وجود دارد: دختري زيبارو به‌واسطۀ حسد يا انتقام جادو مي‌شود و به خوابي عميق فرو مي‌رود، اما نجات مي‌يابد و قصه فرجامي خوش دارد. مناسبات بينامتني قصه‌ها ترديدي در پيش‌متن بودن آن‌ها براي قصۀ پوشكين باقي نمي‌گذارد، هر چند كه پوشكين با پيروي از سنت‌هاي روايي روسي، از برگرفتگي صِرف دور شده و روح روسي را در اين قصه دميده است.
عنوان نشريه :
فرهنگ و ادبيات عامه
عنوان نشريه :
فرهنگ و ادبيات عامه
لينک به اين مدرک :
بازگشت