عنوان مقاله :
تأثير جريان نوسلفي در تحول فقه سياسي - اجتماعي بانوان با توجه به آراء يوسف قرضاوي
پديد آورندگان :
ميرخوشخو ، آمنه دانشگاه اراك - گروه علوم سياسي
كليدواژه :
فقه مقاصد , قرضاوي , حجاب , آموزش و اشتغال , مشاركت سياسي
چكيده فارسي :
جهان اسلام در طول تاريخ همواره شاهد رويكردهاي متفاوتي به مسائل زنان بوده است. هرچند دين اسلام نگرش نو و پيشروانه درباره زنان و حقوقشان ارائه داد اما در دوره خلافت اسلامي و گسترش فقه اهل سنت، زنان مسلمان در جوامع اسلامي از نگرشهاي اصيل اسلام جا ماندند. عمده اين ديدگاهها تحت تأثير فضاي فرهنگي جوامع اسلامي در دوران پس از پيامبر و سدههاي ميانه شكل گرفت؛ ليكن نگرش علما و بزرگان اهل سنت و نوع تفسير ايشان از منابع ديني، آن رويه عملي را تائيد ميكرد. در صد سال اخير با توجه به نگرشهاي نوسلفي در مسائل اسلامي، شاهد تحول فقه سياسي-اجتماعي در مسائل زنان از سوي عالمان ديني هستيم. نقطه عطف رويكردهاي نوين علماي اهل سنت در حوزه زنان، آراء يوسف قرضاوي است كه با تمسك به فقه مقاصدي، مسائل معاصر جهان اسلام را از منظري نو تبيين ميكند. در اين مقاله با نگاهي به آثار قرضاوي در حوزه فعاليتهاي اجتماعي و سياسي زنان با تمركز بر سه مفهوم حجاب، حضور اجتماعي (آموزش و اشتغال) و مشاركت سياسي، به مقايسه آراء فقهي ايشان با آراء فقهي علماي سلف خواهيم پرداخت. پرسش اصلي اين است، چگونه فقه مقاصد توانسته رويكرد عالمان ديني اهل سنت به مسائل زنان را تغيير دهد؟ براي پاسخ به اين سؤال با روش تحليلي- توصيفي و استفاده از منابع كتابخانهاي نشان ميدهيم كه قرضاوي براي رهايي زن از سنتهاي ايستا و وارد كردن او به عرصه اجتماعي- سياسي از شيوهاي استفاده نمود كه همزمان هم مقاصد شريعت و نيز حفظ منافع عمومي لحاظ شود.
عنوان نشريه :
جامعه شناسي سياسي جهان اسلام
عنوان نشريه :
جامعه شناسي سياسي جهان اسلام