ظرفيت هاي نظامي جمهوري اسلامي ايران براي دستيابي به اهداف سياسي

از گذشته دور ايران همواره به دنبال هژموني منطقه اي و بازيگري جهاني بوده است كه در دوره جمهوري اسلامي ايران نيز اين اهداف سياسي پيگري مي شوند. هدف مقاله حاضر اين است كه به روش كيفي و با استفاده از منابع كتابخانه اي و اينترنتي به اين سؤال پاسخ دهدكه آيا ظرفيت هاي نظامي ج.ا. ايران با انتظارات عقيدتي و دكترين ها ي نظامي مبتني بر اهداف سياسي مذكور مطابقت دارند؟ در پاسخ به سؤال اصلي،اين فرضيه مطرح مي شود، ج.ا. ايران وظيفه تدوين دكترين ها ي نظامي مبتني بر اهداف سياسي را خوب انجام داده؛درس هايي فراگرفته و دريافته به دليل ظرفيت نظامي درحد متوسط جهاني و كمتر از انتظارات عقيدتي در حال حاضر قادر به رقابت در برابر ارتش امريكا در جنگ مستقيم نيست. بهترين كاري كه مي توان براي تحقق اهداف سياسي انتظار داشت، تحميل هزينه هايي بر اقدامات امريكا و اراده عالي فراتر از اراده اين كشور، براي جلوگيري از دستيابي واشنگتن به اهداف خود در جنگ احتمالي با ايران است.نتايج تحقيق حاكي از آن است جمهوري اسلامي ايران بر نقاط ضعف دشمنان خود متمركز شده است تا محاسبات هزينه فايده دشمنان براي حمله به ايران را نامطلوب و پرهزينه نشان دهد. از نظر مقامات سياسي نظامي و مردم ايران نيز كشته شدن سربازان امريكايي پيامدهاي سياسي داخليِ سنگيني براي رئيس جمهور امريكا نسبت به تلفات نظامي ايرانيان براي رهبران سياسي ايران دارند؛زيرا مردم ايران در مكتب ايثار و شهادت بزرگ شده اند. اين نگرش، دكترين چند لايه نظامي تهران را شكل داده است.