مطالعه تطبيقي ديدگاه هاي نوال السعداوي و زينب الغزالي درباره وضعيت اجتماعي زنان و حقوق آنان در اسلام

يكي از اساسي ترين مقوله هاي حيات بشري مسأله‌ي زنان است به ميزان توجه به موضوع زنان، جامعه از سلامت و پويايي و تعالي برخوردار ميگردد و بدون اهتمام و تلاش به مسايل اين گروه امكان برخورداري از نسلي سالم، خلاق پرتحرك و پويا وجود ندارد ؛ چرا كه زنان نيمي از پيكره‌ي جامعه هستند و تأثيري مستقيم در سعادت و شقاوت نيم ديگر اين پيكره دارند لذا پرداختن به سيماي زن در آثار بسياري از شاعران و نويسندگان ديده ميشود زن به مثابه‌ي حقيقتي محض در سخن آنها تجلى بسياري از اسطوره ها، مضامين و معاني وسيع همچون زيبايي عشق و نيمه ناتمام روح آدمي بوده است. از جمله نويسندگاني كه توجه به موضوع زن و ترسيم سيماي زن در آثارش در ادبيات معاصر بسيار بارز است، نوال سعداوي و زينب الغزالي مي باشد. به نظر اين دو ، دليل اصلي اسارت و زير دست بودن زن عرب را مولود نظام طبقاتي مرد سالاري است. سعداوي و زينب الغزالي با طرح مسأله‌ي زن، آن هم از ديدگاه جنسي كه كمتر كسي به آن پرداخته بود ابداع كننده بحث جديدي در بين محافل بوده اند. آنها با ارتباط دادن اين مسأله به ديگر جنبه هاي زندگي، اجتماعي گستره‌ي پهناوري را در چارچوب هاي نظري خودشان گنجاندند. در اين تحقيق با روش تحليلي توصيفي و به شيوه تطبيقي بررسي جايگاه زن در اسلام از منظر اين دو خواهيم پرداخت و نكات اشتراكي آن دو كه عبارتند از: سكسواليته و بعد جنسي،زن و بيولوژي،زن و روان شناسي،زن و جامعه، زن و جنسيت و نقاط افتراقي انديشه هاي آنها كه شامل موارد زير مي شود: زن و آزادي و زن دين و اخلاق را روشن خواهيم ساخت.