عنوان مقاله :
گذار از استثناگرايي آمريكايي؛ استثناگرايي به مثابه نظريه جريان ميانه روابط بينالملل
پديد آورندگان :
مطهري ، زينتالسادات - -
كليدواژه :
استثناگرايي , استثناگرايي آمريكايي , سازهانگاري , روابط بينالملل , نظريه جريان ميانه
چكيده فارسي :
مفهوم «استثناگرايي» باوجود ذهنآشنا بودن در ادبيات سياسي جهان، يك واژه مبهم و بدون مرزبندي نظري و عملي باقي مانده است. محدود ماندن دايره مصاديق استثناگرايي به ايالات متحده، آن را به ابزار بازتوليد هژموني آمريكايي و پروژه «آمريكاييسازي» بدل ساخته است. شواهد حاكي از وجود مصاديق كامل و يا نسبي بيشتري از استثناگرايي در ميان كشورهاست. چارچوبسازي نظري از مفهوم استثناگرايي، علاوه بر نفي استثناگرايي در معناي مطلق آمريكايي آن ميتواند با فراهم كردن زمينه فهم كنشگران در عرصه بينالملل در خدمت تبيين و پيشبيني قرار گيرد. ارتباط متقابل سياست داخلي و خارجي، كنش دولتها در مقاطع حساس نظير پرونده هستهاي ايران، رويكرد دولتها به صلح، رويكرد آن ها به سازمانهاي بينالمللي، مكانيسم تأثير فرهنگ بر روابط بينالملل، تفكر حاكميت نظم يا آنارشي، برابري منافع و تكثر فرهنگي از مسايلي است كه انتظار ميرود ارائه يك تعريف جديد و تدوين چارچوب نظري از استثناگرايي بتواند در زمينه فهم آن راهگشا باشد. اين مقاله در تلاش است تا از طريق مقايسه اشتراكات و افتراقات محتوايي، معرفتشناسانه، و هستيشناسانه بين استثناگرايي و سازهانگاري، اين فرضيه را به آزمون گذارد كه «استثناگرايي يك چارچوب تحليلي قابل بررسي در قالب فرانظريه سازهانگاري روابط بينالملل است». نتايج بررسي حاضر كه به روش تحقيق كتابخانهاي صورت گرفته، حاكي از وجود اشتراكات قابلتوجه ميان استثناگرايي و سازهانگاري است. تأييد استثناگرايي بهعنوان نظريه روابط بينالملل به معناي گذار از استثناگرايي آمريكايي و رسيدن به «استثناگراييها»، و عبور از معناي رئاليستي استثناگرايي بهمنظور اتخاذ رويكرد سازه انگارانه است.
عنوان نشريه :
مطالعات راهبردي آمريكا
عنوان نشريه :
مطالعات راهبردي آمريكا