تأثير نيازهاي امنيت هستي ‌شناختي بر شكل ‌گيري اتحادها و ائتلاف ‌ها در روابط بين‌الملل: مورد پژوهي رابطه‌ ويژه‌ آنگلو ‌ـ ‌آمريكايي

در حالي‌ كه بسياري از اتحادهاي بين‌المللي، به ‌دليل بروز تعارض منافع ميان اعضاي آن، سرانجام در حفظ و تداوم خود با شكست مواجه مي‌شوند، رابطه‌ ويژه ميان بريتانيا و ايالات متحده، علي‌رغم وجود تعارض‌هاي منافع بين دو متحد، نه‌تنها از همكاري‌ها در چند حوزه‌ خاص فراتر رفته، بلكه به بخش مهمي از هويت سياستگذاري خارجي دو كشور تبديل شده است. اين رابطه، به‌ويژه براي بريتانياي پس از جنگ، اهميتي دوچندان دارد تا بتواند جايگاه متزلزل‌شده‌ خود را در نظام بين‌الملل پس از جنگ جهاني دوم ترميم كند و بخشي از گذشته‌ شكوهمند خود را بازيابد. در پژوهش حاضر، نخست اين مسئله تبيين شده است كه در رويكردهاي جريان اصلي، همچون رئاليسم و ليبراليسم، توضيح كاملي از چرايي پايداري رابطه‌ ويژه‌ آنلگو‌ـ‌آمريكايي در زمان بروز تعارض منافع به‌دست نمي‌آيد. در اين رويكردها شكل‌گيري اتحادها امري برونزاد و بر اساس اصول كلي مانند هزينه‌ـ‌فايده يا منافع جمعي نگريسته مي‌شود. در ادامه با كاربست نظريه‌ امنيت هستي‌شناختي در روابط بين‌الملل و تبيين مزيت‌هاي آن نسبت به رويكردهاي ماديگرا، و در نهايت با بهره‌گيري از رويكرد موردپژوهي (مطالعه‌ موردي) و با روش تحليل مفهومي از رويدادهاي تاريخي، نيازهاي امنيت هستي‌شناختي بريتانيا پس از جنگ جهاني دوم، به‌منزله‌ يكي از اصلي‌ترين دلايل بريتانيا براي حفظ رابطه‌ ويژه در زمان بروز تعارض منافع با ايالات متحده معرفي شده است. به‌عبارت ديگر، با تبيين اهميت مضاعف امنيت هستي‌شناختي نسبت به امنيت فيزيكي، نيازهاي امنيت هستي‌شناختي بريتانياي پس از جنگ، سازوكار تاب‌آوري اين پادشاهي براي حفظ و تداوم رابطه‌ ويژه‌ آنگلو‌ـ‌آمريكايي بوده است كه در زمان‌هايي حتي به رفتارهاي به‌ظاهر غيرمنطقي بريتانيا انجاميده است؛ مانند، قرباني‌كردن منافع مادي براي حفظ رابطه‌ ويژه.