عنوان مقاله :
فرايند رويت تا خلق اثر در نقاشي هاي مجموعه اي امپرسيونيستي كلود مونه
پديد آورندگان :
شمس نجف آبادي ، الهه دانشگاه فرهنگيان - گروه آموزش هنر , ناظري ، افسانه دانشگاه هنر اصفهان - دانشكده هنرهاي تجسمي - گروه نقاشي
كليدواژه :
رويت طبيعت , فرايند خلق اثر , لحظه اكنون , نقاشي , كلود مونه , امپرسيونيسم
چكيده فارسي :
بازنمايي تصوير در آثار امپرسيونيستي كلود مونه، نحوه رويت طبيعت را به صورتي ديگرگونه به تصوير مي كشد؛ گونه اي از نگريستن كه به تناسب و ضرورت، شيوه خاصي از بازنمايي را مي طلبد. توصيف و تفسير نويني كه مونه از طبيعت ارائه مي دهد، چهره اي متفاوت از اين مقوله آشنا و تكراري را بر بوم باز ميتاباند. افزون بر اين، وي با تمهيدات و شگردهاي نوين بصري، تحولي شگرف در زمينه موضوع نقاشي و شيوه ساخت آن ايجاد مي كند. در پژوهش پيش رو، نويسندگان بر آن بوده اند تا با هدف بررسي شيوه نگريستن مونه و در پي آن تحول در زبان تصويري وي، براساس بازنمايي لحظه، روش ادراكي نقاش را با عطف به ارزش هاي تصويري مورد تحليل و تفسير قرار داده و به اين پرسش پاسخ دهند كه نحوه رويت طبيعت در نزد مونه چگونه در فرايند خلق اثر به كاربست تكنيك و تمهيدات بصري خاص انجاميدهاست. روش پژوهش توصيفي تحليلي و مبتني بر شيوه رويت و ادراك مونه از طبيعت در حال گذار بودهاست. يافته هاي پژوهش نمايانگر آن است كه طرح لمحه اي چون لحظه آني براي مونه بهمثابه مقوله اي فرار و احاطه ناپذير، سبب مي شود كه موضوع نقاشي حكم آينه بازتابدهنده اي را بيايد كه شرايط جوي هر دم متغير را در لحظه آني استحاله ثبت كند. مونه اين چنين حقيقت مسلم و ثابت انگاشتهشده طبيعت در شيوه هاي پيشين نقاشي را به ادراك و تجربه فردي هنرمند در لحظه معطوف مي كند. مونه با اولويتدادن به نور و ادراك و به واسطه بهكارگيري تميهدات بصري متناسب با نگرش خود، به گزارش احساس خود از طبيعت مي پردازد و به سنت رئاليسم ژرفنمايانه پايان مي بخشد. او در بازي متقابل و متعارض انعكاس ها و روشني ها تعامل شئ و محيط را برجسته مي كند و بيش از موضوع سعي در فراچنگ آوردن جايگاهي ناديدني و احاطه ناپذير را دارد.
عنوان نشريه :
پژوهشنامه گرافيك و نقاشي
عنوان نشريه :
پژوهشنامه گرافيك و نقاشي