عنوان مقاله :
ساختار روايي كنشي گرمس در متن و تصوير خاوراننامه ابن حسام مطالعه موردي (گشوده شدن قلعه خيبر به دست اميرمومنان علي)
پديد آورندگان :
مصباح ، گيتا دانشگاه هنر شيراز - گروه نقاشي
كليدواژه :
كليدواژهها: روايتشناسي , الگوي كنشي , گرمس , خاوراننامه , قلعه خيبر
چكيده فارسي :
مكتب نشانهشناسي پاريس كه اساس آن مبتني بر «بررسي روابط بين نشانهها و چگونگي بيان معني توسط آنها در متن» است داراي الگوهاي ساختارگرايانه گوناگوني براي توصيف و تحليل متن است كه «الگوي كنشي» گرمس، يكي از اين روشهاي ساختارگراي تقليلي است. از آنجا كه يكي از ويژگيهاي بارز نقاشي ايراني، وابستگي آن به متون ادبي و روايتگري اين متون است، در اين پژوهش كوشش شد با تكيه بر ويژگيهاي روايت ارائهشده در الگوي كنشي گرمس به بررسي ساختار نحوي روايي در نگاره «گشوده شدن قلعه خيبر به دست اميرمومنان علي(ع)» از خاوراننامه ابنحسام خوسفي بيرجندي پرداخته شود. در اين راستا، به اين پرسش اصلي پاسخ داده ميشود كه روابط تقابلي روايي در پيوند ميان متن و تصوير چگونه است؟ بر اين اساس، مسأله پژوهش بررسي روابط روايي حاكم بر متن ادبي و تصويري نگاره است. پژوهش از نوع توصيفي تحليلي و شيوه گردآوري اطلاعات اسنادي و با استفاده از منابع مكتوب و مشاهده است. در اين مقاله، افزون بر توصيف عناصر ساختاري روايت، روابط زماني حاكم بر نگاره استخراج و تحليل ميگردد. با تقليل عناصر روايت بر مبناي محور همنشيني به سه دسته زوج تقابلي، زمينه تحليل نگاره بر اساس ساختار روايت فراهم ميشود. سپس با شناسايي و تطبيق سه دسته زوج تقابلي موجود در نگاره، زيردستههاي كنشي آنها براي شناسايي قطعيت و احتمال، فعال يا منفعلبودن كنش بررسي شدهاست. نتيجه اين پژوهش، همراه با تأييد برقراري روابط توالي زماني؛ همزماني فراگير، كامل و همزماني توالي و توالي با تاخير، همچنين تبديل روابط زماني به مكاني را آشكار ميسازد و نشاندهنده همخواني بصري و كنشي نگاره با الگوهاي جديد روايي است. در پايان، همخواني روايت موجود در نگاره با ساختار نحوي روايت مبتني بر وجود روابط همنشيني قراردادي، اجرايي و انفصالي در روبنا نيز به دست ميآيد.
عنوان نشريه :
پژوهشنامه گرافيك و نقاشي
عنوان نشريه :
پژوهشنامه گرافيك و نقاشي