عنوان مقاله :
دفاع از نظريهي انگيزش موسيقي با تكيهبر مفهوم كاتارسيس ارسطو
پديد آورندگان :
اردلاني ، حسين دانشگاه آزاد اسلامي واحد همدان - دانشكده هنر و معماري - گروه فلسفه هنر , واعظي ، مليكه دانشگاه آزاد اسلامي واحد همدان , غفاري ، مسعود دانشگاه فردوسي مشهد
كليدواژه :
فلسفه موسيقي , ارسطو , كاتارسيس , نظريه انگيزش , نظريه بيانگري , موسيقي و احساسات
چكيده فارسي :
هنر به تعريفي نمود احساسات آدمي است. آثار هنري از يكسو دربردارندهي احساسات خالقان خود هستند و از سوي ديگر ميتوانند برانگيزانندهي احساسات مخاطبان باشند. موسيقي انتزاعيترين هنر است زيرا تنها هنري است كه در آن نه از تصاوير بصري براي انتقال مفهوم استفاده ميشود و نه از كلمات و ساختارهاي زباني. موسيقي به دليل منش غير مفهومي و بيواسطهي خود، ميتواند بيش از ديگر هنرها عواطف و هيجانات مخاطبان را برانگيزد. فلسفهي موسيقي شاخهاي از فلسفه است كه به بررسي چيستي موسيقي، تفاوت و رابطهي موسيقي با زبان، تأثيرات فردي و اجتماعي موسيقي، زيبايي و ارزش در موسيقي، رابطهي احساسات با موسيقي و معناداري موسيقي ميپردازد. در مبحث معناداري و رابطه احساسات با موسيقي، دو نظريهي رقيب وجود درد. يكي نظريهي بيانگري كه احساسات هنرمند را مرجح ميداند و كار موسيقي را بيان احساسات هنرمند ميداند. ديگري نظريهي انگيزش كه اولويت را به احساسات مخاطب ميدهد و كار موسيقي را برانگيختن احساسات شنونده ميداند. پرسش اصلي اين مقاله اين است كه كداميك از اين دو نظريه موجهتر و قابل دفاعتر است؟ كداميك از ين دو نظريه تصوير جامعتري از رابطهي موسيقي با احساسات ارائه ميدهد؟ و كدام نظريه ميتواند بهتر به ايرادات وارده پاسخ دهد؟ ابتدا هر دو نظريه را مطرح و بررسي ميكنيم و بهمرور استدلالهاي له و عليه هريك ميپردازيم. نشان ميدهيم نظريهي انگيزش نهتنها تصوير موجهتري از رابطهي احساسات با موسيقي به دست ميدهد، بلكه همچنين، بهتر ميتواند به ايرادات وارده پاسخ دهد. سپس مهمترين ايراد وارد شده بر نظريهي انگيزش يعني «علاقه به موسيقي غمگين» را با كمك نظريات ارسطو در باب موسيقي، بالأخص نظريه كاتارسيس، پاسخ ميدهيم و نشان ميدهيم كه چرا باور داريم پاسخ ما موجهتر از ديگر پاسخهاي ارائهشده به اين ايراد است.
عنوان نشريه :
حكمت و فلسفه
عنوان نشريه :
حكمت و فلسفه