اصلاح ژنتيك انسان از منظر عقل‌ گرايي كانت

حقوق طبيعي مدرن با تكيه بر جايگاه عقل به‌ عنوان منبع قواعد حقوقي و اخلاقي، بر انجام تكاليف عقلاني بر اساس اراده خير تأكيد مي‌ورزد و نيل به كمال را در گرو آن مي‌داند. قواي جسماني و روحي ابزار و مقدمۀ عمل به اين تكاليف هستند. انجام اصلاحات بر ساختار ژنتيك، يكي از طرق مطرح براي رفع موانع عمل به تكليف، يا تسهيل‌كنندۀ آن است؛ اما، چالش حقوقي و اخلاقي رضايت آگاهانه، كه ناشي از تكليف لزوم احترام به استقلال فردي ديگران است، مانعي جدي در اين مسير به‌نظر مي‌رسد. با اين‌ حال، تكاليف ديگري از جمله تكليف فرد نسبت به ديگران، مي‌تواند موافق با اصلاح ژنتيك انسان باشد. در اين پژوهش، با روش تحليلي-توصيفي، اين مانع و نظرهاي طرح‌شده در اين خصوص بررسي شده است. به‌نظر مي‌رسد در نهايت، مي‌توان با توجه به ديدگاه كانت در خصوص وظيفه، اصلاحات ژنتيكي بر روي جنين انسان را پذيرفت.