شناسايي و نگاشت شناختي موانع پياده سازي نظام چابك مديريت استراتژيك عملكرد كاركنان بخش دولتي

هدف: اگر يك كسب‌و‌كار با مشكلات و نتايج غير رضايت‌بخشي روبرو است، زمان تحول است. براي تعريف يك استراتژي تغيير مناسب، سازمان بايد زمينه تحول و نيازهاي اصلي تحريك كننده آن را درك كند. درك دلايل تغيير به اجراي آن كمك خواهد كرد و برخي از هزينه‌هاي غير ضروري را كه سازمان ممكن است داشته باشد، كاهش مي‌دهد. پژوهشگران، چابكي استراتژيك را به عنوان يك توانايي مداوم براي حساسيت استراتژيك لحظه به لحظه، تعهدات جمعي چابك، تجديد و گسترش سريع و قدرتمند منابع و نيز به عنوان پادزهري مي‌دانند كه براي درد حاصل از توالي تكراري موفقيت، افول و انعطاف‌پذيري، بحران‌ها و نوسازي‌ها مورد استفاده قرار مي‌گيرد. همچنين آنها چابكي استراتژيك را نتيجه تركيبي از ثبات در فرايند‌ها و افراد، ارزش‌ها و بلندپروازي‌ها و حساسيت و انعطاف‌پذيري در ديدگاه‌ها، سيالي در گسترش منابع و وحدت رهبري در ايجاد تعهدات جمعي قلمداد مي‌كنند. سازمان‌ها از چابكي استراتژيك‌ جهت پاسخگويي و انعطاف در مقابل نيازهاي ذي‌نفعان خود در زمان ريسك‌هاي مختلف و فشارهاي وارده استفاده مي‌كنند. چابكي نظام مديريت عملكرد كاركنان به تنهايي كافي نبوده و سازمان‌هاي دولتي بايد با استفاده از راه هاي استراتژيك پاسخگوي مشكلات بر سر راه خود باشند. در اين راستا، پژوهش حاضر در راستاي پياده‌‌سازي نظام چابك مديريت استراتژيك عملكرد كاركنان، به تبيين موانع و محدوديت هاي سر راه اين نظام مي‌پردازد.طراحي/ روش‌شناسي/ رويكرد: تحقيق حاضر جزء تحقيقات كاربردي و از نوع آميخته مي‌باشد. همچنين به منظور اجراي پژوهش حاضر از رويكرد ساختاري تفسيري (ISM) كه يك روش نگاشت شناختي براي سطح‌بندي و تعيين روابط بين شاخص‌ها مي‌باشد، بهره گرفته شد. براي پياده‌‌سازي ISM ، به‌دست آوردن روابط مابيني و اولويت هاي عناصر سيستم در دستور كار است. روايي اين روش با توجه به اينكه مبناي رياضي دارد، بررسي مي‌كند كه آيا مدل ساختاري تفسيري به درستي و دقت اطلاعات موجود در داده‌ها را تفسير مي‌كند يا خير. با توجه به استاندارد بودن پرسشنامه و روش گردآوري اطلاعات در اين روش، روايي اين روش با روش‌هاي آماري متفاوت است و در ذات مدلسازي رياضي آن لحاظ شده است. همچنين پايايي در مدل‌سازي ساختاري تفسيري به استمرار قابليت اعتماد آن بستگي دارد و اينكه آيا مدل تفسيري در شرايط مختلف و با افزايش حجم داده قابليت حفظ پايداري و صداقت را حفظ مي‌كند يا خير. بدين ترتيب، روايي و پايايي در اين روش باعث اطمينان از دقت و قابل اعتماد بودن تحليل‌ها و نتايج مي‌شوند كه در اين پژوهش مورد بررسي قرار گرفته و از نظر خبرگان و با توجه به مباني رياضي آن از هر دو منظر تاييد شده است. مشاركت‌كنندگان تحقيق مديران ارشد سازمان‌هاي دولتي بودند كه با ۵ گروه از خبرگان و مجموعا با 18 نفر مصاحبه گرديد كه تا حصول اشباع نظري ادامه يافت. جهت گرداوري داده‌ها در بخش كيفي از مصاحبه و در بخش كمي از پرسشنامه محقق ساخته استفاده شد. همچنين از همين جامعه آماري به‌صورت جداگانه (18 نفر) با استفاده از پرسشنامه‌هاي استاندارد، داده‌هاي مورد نياز جمع‌آوري گرديد. بخش كيفي اين تحقيق با تكيه بر رويكرد ادراكات سيستم هاي انتقادي كه از دسته تحقيق در عمليات رهايي‌بخش مي باشد، به صورت زيربنايي سيستم را از منظر ذي نفعان مختلف بررسي و شناسايي كرده و پس از شناسايي دقيق موانع موجود، در بخش كمي، اين موانع با رويكرد ساختاري تفسيري سطح‌بندي شده و روابط بين آن ها نگاشت شده است.يافته‌ هاي پژوهش: يافته ‌هاي پژوهش 11 مانع را شناسايي كرد. نتايج اين تحقيق نشان مي ‌دهد كه وجود تعارض در قوانين و به تبع آن زد و بندهاي گروه‌ هاي غيررسمي در سيستم ريشه‌ اي‌ترين عواملي هستند كه مانع از رشد اين سيستم مي ‌شوند.محدوديت‌ ها و پيامدها: اين پژوهش در بخش دولتي و با موارد خاص مربوط به اين بخش انجام شده است و ممكن است نتايج حاصله با محدوديت ‌هايي در ساير بخش ‌ها مواجه شود.پيامدهاي عملي: اين پژوهش به مديران بخش دولتي كمك مي ‌كند تا موانع و محدوديت ‌هاي سر راه نظام چابك مديريت استراتژيك عملكرد كاركنان را شناسايي كرده و استراتژي‌هاي مقابله با آن را طراحي كنند.ابتكار يا ارزش مقاله: اين پژوهش با ارائه مدلي براي پياده‌‌سازي نظام چابك مديريت استراتژيك عملكرد كاركنان به دانش اين حوزه مي‌ افزايد و محدوديت‌ هاي آن را بررسي مي‌ كند.