شواهد جديدي از تأثير جهاني‌شدن بر فساد: كاربردي از مدل انتقال ملايم آستانه‌اي پانلي

در ادبيات اقتصادي، فساد به صورت سوء‌استفاده از قدرت عمومي براي سود شخصي تعريف مي‏شود. فساد بر توليد ناخالص داخلي، توزيع درآمد، توسعه انساني و به‌طور كلي بر ساختار اقتصادي و اجتماعي كشورها اثرات منفي داشته و اعتبار و قدرت رقابت‌پذيري آنها را در اقتصاد بين‏ المللي تحت‌تأثير قرار مي‏ دهد. اهميت موضوع جهاني‌شدن از يك‌سو و گستردگي فساد از سوي ديگر، نياز به بررسي رابطۀ اين دو متغير را پررنگ‏تر مي‏نمايد. در اين مقاله، اثرات غير‏خطي جهاني‌شدن بر شاخص كنترل فساد، در كشورهاي عضو سازمان كنفرانس اسلامي (OIC) براي دورۀ زماني 2003-2019 با استفاده از مدل رگرسيون انتقال ملايم پانلي(PSTR)، مورد بررسي قرار گرفته و بدين منظور از شاخص جديد جهاني‌شدن (KOF) به عنوان متغير انتقال استفاده شده است. نتايج برآورد مدل، حاكي از وجود رابطۀ غير‏خطي قوي ميان متغير‏هاي مورد مطالعه بوده و يك مدل دو رژيمي با حد آستانه‏اي 75/69 و پارامتر شيب 78/0 را پيشنهاد مي‏شود. براساس يافته‏ هاي تحقيق، جهاني‌شدن در رژيم اول، تأثير منفي و معني‌دار و در رژيم دوم، تأثير مثبت و معني‌دار بر شاخص كنترل فساد دارد و بنابراين، فرضيه U شكل بين جهاني‌شدن و شاخص كنترل فساد در كشورهاي مورد مطالعه، تأييد مي‏ شود. همچنين با عبور متغير انتقال (شاخص جهاني‌شدن) از حد آستانه‏ اي و در رژيم دوم، اثر مثبت توسعه اقتصادي بر شاخص كنترل فساد، كاهش يافته است. اندازه دولت و نرخ مشاركت زنان (جنسيت) در هر دو رژيم، به ترتيب، تأثير منفي و مثبت بر شاخص كنترل فساد دارند. رابطۀ منفي آزادي اقتصادي و شاخص كنترل فساد در رژيم اول، به رابطه مثبت در رژيم دوم تبديل شده است. اثر ثبات سياسي قبل از حد آستانه ‏اي، مثبت و معني‏ دار است و نهايتاً، تورم در هر دو رژيم، تأثير معني ‏داري بر شاخص كنترل فساد ندارد.