عنوان مقاله :
دانش بومي و توسعه روستايي: ريشهها وچالشها
پديد آورندگان :
شكوري ، علي دانشگاه تهران - دانشكده علوم اجتماعي - گروه برنامهريزي اجتماعي
كليدواژه :
علم , دانش بومي , نوگرايي , پسانوگرايي , پسااستعمارگرايي , توسعه روستايي
چكيده فارسي :
در دهههاي اخير همزمان با تحول پارادايمي در ادبيات توسعه با جهتگيري معرفتي درونگرايانه، دانش بومي بهعنوان يكي از گزينههاي مؤثر براي توسعه روستايي از سوي نظريهپردازان مطرح شده است. اين مقاله به ارزيابي ظرفيت جايگزيني اين رويكرد ميپردازد و با بررسي ريشههاي پيدايش اين رويكرد بر اين باور است تأكيد صرف بر آن نوعي افراطگرايي شبه معرفتي بوده و محل مجادله و مناقشه است. در اين راستا، به دو عامل عمده اشاره ميكند: تجربه نهچندان موفق برنامههاي توسعه با ماهيت تكنوكراتيك آمرانه؛ و ظهور گفتمانهاي انتقادي مانند پسانوگرايي و پسااستعمارگرايي. مقاله استدلال ميكند كه اين باور نوعي موضعگيريهاي راديكالي (له و عليه) را نسبت به دو معرفت (بومي و علمي) سبب شده كه ريشه در دوگانهگرايي تقابلي دكارتي دارد كه در عمل به تقابلهاي قطبي مبالغهگرايانه و تجريدگرايي از واقعيتها انجاميده است. مقاله نتيجه ميگيرد كه عليرغم مزيتهاي مطرحشده براي دانش بومي، اين دانش مستعد چالشهاي مختلفي مانند رمانتيزه شدن، بيتوجهي به تمايزپذيري و مناسبات قدرت، تمركز بر تجارب و مهارتها، خاصگرايي و وابستگي به جغرافياها و متنها ، خصلت ايستايي و غيره است. باتوجهبه قدرت هژموني بالاي علم جديد/رسمي، براي ايجاد توازن شناختي، مقاله اقدامات عملي مشتمل بر ترويج آگاهي از دانش بومي بهعنوان شكلي از آموزش استعمارزدايي تا توسعه كنشهاي جمعي پايدار سياسي را براي مقابله با فرايند قدرت و سلطه توصيه ميكند.
عنوان نشريه :
پژوهش هاي روستايي
عنوان نشريه :
پژوهش هاي روستايي