عنوان مقاله :
«آزادي» بهمثابه مسئلهاي فلسفي و الهياتي در انديشه مري ديلي
پديد آورندگان :
شريف ، زهرا پژوهشگر پژوهشكده زن و خانواده
كليدواژه :
آزادي , مري ديلي , الهيات جنسيتي , خواهري , فرارَوي , غايت , مردسالاري
چكيده فارسي :
مري ديلي الهيدان و فيلسوف قرن بيستم است كه در آخرين تطور انديشهاي خود، بهنحو راديكال الهيات مسيحي و نظامهاي مبتني بر آن را محدودكننده زنان و مشروعيتبخش به سلطه مردان قلمداد كرده است. او معتقد است كه اين الهيات در آموزهها، نمادها و نهاد خود يعني كليسا، سلسلهمراتبي عمل كرده و با تبديل زنان به ديگري، آنها و تجربيات و آگاهيهايشان را انكار و منحرف نموده است. خداي پدر، مسيح، هبوط، كليسا و اخلاق مذكرمحور، اموري هستند كه ديلي بهمثابه پايههاي جنسيتنگري الهيات از آنها عبور ميكند. او خدا را از مقوله فعل ميداند و آن را «هست-ن» نام ميگذارد و بهجاي ايده تجسد مردانه از خدا، «ظهور ثاني»، يعني شهود پوياي وجود را بهعنوان طريق ارتباط خدا با موجودات بيان كرده، «هبوط» را بهجاي خروج از تعالي، بهمعناي ورود به آن قلمداد ميكند. فضاي جديد از منظر او، كيهانخواهري است كه از طريق «زن-شدن» محقق ميشود. زن-شدن عبارت از تحقق هستا-يي زنان از طريق مشاركت با هست-ن است و داراي دو لبه فرديت و مشاركت است. وجه جمعي زن-شدن يا همان خواهري بهدليل شمول دايره هست-ن است كه در نتيجه آن، موجودات متناهي با امري مشاركت فعال دارند كه همگي در آن شريكاند و اين سبب تحقق مشاركت جمعي هستيشناسانۀ كيهاني ميشود. انقلاب زنان، اختصاصي به زنان ندارد؛ زيرا بهدنبال دوجنسيتي شدن انسان و عبور از دوگانههاي جنسيتي است، اما اين زناناند كه با شهود وجود، آن را آغاز كرده، اين بصيرت را بهنحوي دريافت ميكنند كه به ديگران نيز سرايت ميدهند. ازآنجاكه زنان بيگانگانِ هميشگي نظام الهياتي بودهاند، نسبتبه مرداني كه تحت اين ظلم نبودهاند، شرايط متفاوتي دارند و برايناساس، «برابري» راهكار كافي براي سفر بهسوي دوجنسيتي شدن نيست. پرتكرارترين واژه در ادبيات ديلي، «آزادي» است. از نظر او، آزادي امري سياسي، جنسي يا اجتماعي صرف نيست. او آزادي را بهمعناي انسان شدن و مشاركت در وجود و آن را در ارتباط با غايت و سعادت مطرح ميكند. برايناساس، آزادي در نگاه او مسئلهاي فلسفي و الهياتي است.
عنوان نشريه :
معرفت اديان
عنوان نشريه :
معرفت اديان