عنوان مقاله :
بررسي استعارههاي شناختيِ وحدت وجود در مثنوي مولانا
پديد آورندگان :
علي زاده آملي ، علي دانشگاه قم , اسكندري ، بهاء الدين دانشگاه قم - گروه زبان و ادبيات فارسي
كليدواژه :
استعاره شناختي , استعاره مفهومي , وحدت وجود , مثنوي مولانا
چكيده فارسي :
هدف از پژوهش حاضر تحليل استعارههاي شناختي/مفهومي وحدت وجود در مثنوي مولانا با روش توصيفي-تحليلي است. با بررسي وحدت وجود در قالب استعارههاي شناختي، منظرهاي جديد و تصاوير منسجمي از وحدت وجود براي مخاطبان نمايان ميشود. براساس نظريه استعاره شناختي، استعاره پديدهاي شناختي است و آنچه در زبان ظاهر ميشود، تنها نمود اينپديده شناختي است و استعاره به هرگونه فهم و بيان تصوّرات انتزاعي در قالب تصوّرات ملموستر اطلاق ميشود. اساس رابطه ايندو حوزه ادراكي بهصورت تناظرهايي است كه «نگاشت» ناميده ميشود. در اينتحقيق مفهوم ذهني «وحدت وجود» قلمرو مقصد است (قلمرويي كه نگاشت بر آن صورت ميگيرد) و يكي از خوشههاي تصويريِ عينيِ «نور»، «آب»، «باده، »«موسيقي»، «شيريني»، «بهار»، «دلربا» و «آتش» قلمرو مبدأ است (قلمرويي كه نگاشت ميشود). ميتوان «وحدت وجود» (طرف انتزاعي/حوزه مقصد) را با اين محسوسات (حوزه مبدأ/دهنده) منطبق كرد و كلان استعارههايي را به دست آورد كه هر يك از آنها خرده استعارههايي را در بر دارند. با اين اوصاف، تحليل مفهوم «وحدت وجود» در چارچوب نظريه شناختي از اين منظر كه دريچهاي جديد بر دريافت نظام ذهني مولانا ميگشايد و مفهوم انتزاعي وحدت وجود را عينيتر و ساختارمندتر ميكند، اهميت مييابد؛ كاري كه نخستينبار اين پژوهش به آن ميپردازد. اين موضوع زماني اهميت بيشتري مييابد كه بدانيم محور اصلي و مركزي اشعار مولانا و هم سلكانش وحدت وجود و تصاوير مربوط به آن است و مخاطبي كه بر استعارههاي شناختي وحدت وجود اشرافي ندارد، نميتواند جهان شاعرانه-عارفانه كساني همچون مولانا را درك و كشف كند و ظرايف ذهني و لايههاي پنهان انديشگاني او را دريابد.
عنوان نشريه :
پژوهشهاي دستوري و بلاغي
عنوان نشريه :
پژوهشهاي دستوري و بلاغي