زمان در رباعيات خيام: مطالعه‌اي از ديدگاه نظريۀ استعارۀ مفهومي

پژوهش حاضر با هدف مفهوم زمان در رباعيات خيام را از ديدگاه نظريۀ استعارۀ مفهومي بررسي كند. براي كاويدن نگرش خيام به اين مفهوم بنيادي، رباعيات مربوط به زمان با شيوۀ‌ يافت استعاره‌هاي زباني و شناختي گروه پراگلجاز و استين استخراج شدند. سپس استعاره هاي مفهومي زمان از نظرگاه نظريۀ استعارۀ مفهومي بررسي‌شدند تا پاسخ‌هايي به پرسش‌‌هاي ذيل بيابيم: با توجه به مفهوم‌سازي زمان در رباعيات، نگرش(هاي) عمدۀ خيام به مفهوم زمان چه هستند؟ و آيا بين استعارات مفهومي متعدد زمان در اين اشعار ارتباطي مفهومي برقرار است؟ نتايج اين تحقيق نشان مي‌دهد كه مفهوم زمان در شعر خيام در استعاره هاي مفهومي متعددي مفهوم‌پردازي شده‌اند و با دسته‌بندي اين استعاره هاي مفهومي تحت گروه‌هاي كلّي‌تر، مي-توان نتيجه گرفت كه بين مفهوم‌ پردازي زمان در استعاره هاي متعدد مفهومي نوعي هم‌گرايي وجود دارد. همچنين مي‌توان گفت كه اين هم‌گرايي مي‌تواند ما را به سمت تفكّر، ديدگاه، و فلسفه نسبتاً واحد در شعر خيام هدايت‌كند.