شماره ركورد :
1401694
عنوان مقاله :
سـبك زنـانه در داستـان‌هاي كـوتاه غزاله عليزاده و مصطفي مستور
پديد آورندگان :
رضويان ، حسين دانشگاه سمنان - گروه زبان‌شناسي , زارع ، ندا دانشگاه سمنان - گروه زبان‌شناسي
از صفحه :
85
تا صفحه :
103
كليدواژه :
سبك زنانه , سارا ميلز , غزاله عليزاده , مصطفي مستور , داستان كوتاه فارسي
چكيده فارسي :
هر شاعر و يا نويسنده براي بيان آنچه در ذهن خود دارد، از شيوۀ خاصي استفاده مي‌كند كه متفاوت از ديگران است. در دنياي ادبيات نيز هر شاعر و يا نويسنده زن يا مرد سبك خاص خود را دارد، به‌طوري‌كه سبك هر يك از بزرگان ادبي به ديگري شباهت ندارد. نويسندگان زن و مرد هركدام به نحوي تحت تأثير عواملي مانند باورها و عقايد خود، عوامل اجتماعي دوران خود، جنسيت و مشخصه‌هاي رفتاري خاص خود، سبك خاصي دارند. اين مقاله با روش توصيفي تحليلي تلاش مي‌كند تا بر اساس چارچوب نظري سارا ميلز به اين سؤال پاسخ دهد كه چگونه نويسنده زن و مرد داراي سبك متفاوتي در داستان‌هاي كوتاه فارسي هستند. براي پاسخ به اين پرسش سبك زنانه در پنج داستان كوتاه فارسي از غزاله عليزاده و پنج داستان كوتاه از مصطفي مستور بر اساس چارچوب ميلز بررسي ‌شده است. نتايج بررسي نشان داد كه عليزاده به‌عنوان يك نويسنده زن با استفاده از بسامد بالاي واژگان متعلق به حوزۀ زنان، گرايش بيشتر به استفاده از صورت‌هاي عاطفي، رنگ‌واژه‌ها، صورت‌هاي مبهم، گرايش به ساده‌نويسي و همچنين گرايش به ساخت‌هاي خلاف قواعد دستوري و جملات ناتمام، سبكي زنانه دارد، در مقابل، با وجود اينكه مستور در داستان‌هاي خود به وضعيت زنان توجه نشان داده است ولي ساخت‌هاي مذكور در داستان‌هاي بررسي شدۀ او پربسامد نيست. بنابراين جستار حاضر تأييدي است كه سبك زنانه و مشخصه‌هاي زباني مربوط به اين سبك در آثار نويسنده زن به ميزان و شكل معناداري هويداست و با نويسنده مرد تفاوت دارد.
عنوان نشريه :
پژوهش هاي زبان شناسي: نظريه و كاربرد
عنوان نشريه :
پژوهش هاي زبان شناسي: نظريه و كاربرد
لينک به اين مدرک :
بازگشت