عنوان مقاله :
دايانويا به مثابه موضوع محاكات در روايت
پديد آورندگان :
آلگونه جونقاني ، مسعود دانشگاه اصفهان - دانشكدۀ ادبيات و علوم انساني - گروه زبان و ادبيات فارسي
كليدواژه :
موضوع محاكات , ميتوس , دايانويا , نظريه تطابق صدق , همساني , روايت
چكيده فارسي :
روايت در تحليل ساختارگرايانه، متضمن برخورداري از الگو و ضرب آهنگ است. الگو وجه ايستا و ضرب آهنگ وجه پويا و زمانمند روايت است. بر اين اساس، روايت، ضمن بازنمايي جهانِ واقع، بسته به اينكه معطوف به امر زمانمند يا امر ايستا باشد، ساحت ويژه اي از هستي را، در معناي عام آن، به تصوير مي كشد. به اين ترتيب، هدف از انجام اين پژوهش، پس از تعريف مقدماتي ميتوس و دايانويا به مثابۀ موضوع محاكات، طرح اين نكته است كه چنانچه محاكات در روايت متوجه امر ايستا باشد، چه تمهيداتي در بازنمايي ادبي به كار ميرود. در همين راستا، كوشيده مي شود ضمن تبيين ويژگيهاي موضوع محاكات، فضاي غالب روايت، مشخصۀ پديدار بازنمايي شده، و سبك غالب بازنمايي را نيز مشخص كنيم. در اين بررسي مشخص ميشود تطابق و تناظر امر بازنمايي شده با جهان واقع قابل فروكاستن به يك رابطۀ تطابقِ متناظر نيست. درواقع محاكات از سويي مبتني بر بازنمايي ماده و از سويي ديگر، مبتني بر بازنمايي صورت يا فرم پديدارهاي جهان است. بنابراين امر بازنمايي شده در روايت ممكن است يا به واسطۀ اصل تطابق و يا به واسطۀ اصل همساني رابطه اي مبتني بر الف) اين هماني يا ب( همساني با پديدارهاي جهان برقرار كند. بديهي است اتخاذ چنين نگرشي در باب موضوع محاكات قابليت هاي تئوريكِ نظريۀ روايت را به مثابۀ نگرشي جامع تر افزايش خواهد داد و بنابراين توان تحليلي آن را در واكاوي ژانرهاي روايي تقويت خواهد كرد.
عنوان نشريه :
روايت شناسي
عنوان نشريه :
روايت شناسي