عنوان مقاله :
گذار از واژهنامهنگاري به فرهنگنويسيِ گويشي؛ مطالعۀ مورديِ واژگانشناسي نامواژههاي انواع بُز و گوسفند در گويشهاي لامردي و بختياري
پديد آورندگان :
پورمظفري ، داوود دانشگاه شهيد چمران اهواز - گروه زبان و ادبيات فارسي
كليدواژه :
گويش پژوهي , فرهنگ نويسي گويشي , گويش لامِردي , نامواژههاي بز , نام واژههاي گوسفند
چكيده فارسي :
بهرهگيري گويشپژوهان از قابليتهاي معنيشناسي ساختارگرا و اصول فرهنگنويسيْ مطالعاتِ موجود در حوزۀ واژگانشناسي گويشي را به سطح فرهنگنويسي ارتقا ميدهد. در اين پژوهش براي نشان دادن ظرفيت رويكردهاي حوزههاي واژگاني و مؤلفههاي معنايي در بهدستدادن تعاريف جنسوفصلي در فرهنگهاي گويشي، روابط مفهومي در ميان مجموعهاي از نامواژههاي انواع بز و گوسفند در چند گويش فارسي مطالعه شده است. خودِ اين مجموعهها از چندين زيرمجموعۀ ديگر تشكيل ميشوند كه بر پايۀ مؤلفههاي معنايي نژاد، جنسيت، سن، باروري، زايمان، رنگ مو، شكل و حالت گوش و چند مؤلفۀ ديگر قابلتمايز، صورتبندي و تعريف هستند. تجربۀ نگارنده در استخراج نامواژههاي انواع بز در گويش لامِردي (رايج در جنوب استان فارس) و مطالعۀ برخي اطلاعات مهم و تكميلي از گويش بختياري و چند گويش ديگر، همچنين بررسي واژهنامههاي گويشي و دادههاي گويششناسي نشان ميدهد گويشپژوهان بايد از واژگانشناسيِ مبتني بر مصاحبۀ صرف با گويشوران گذر نموده و مطالعات خود را به سطح فرهنگنويسي ارتقا دهند. در اين سطح، آنان بايد دستكم براي استخراج فهرست كاملي از واژگان مادّي گويشها از ظرفيت معنيشناسي ساختارگرا بهره ببرند تا براي تدوين كلانساختار فرهنگ گويشي فهرستِ كاملتر و دقيقتري از واژگان گويشي را براي ثبت در جايگاه سرمدخلهاي فرهنگ تدوين كنند و در خردساختار آن نيز قادر به ارائۀ تعريفهاي جنسوفصلي گردند. بدون توجه به پژوهشهاي تكميلي زبانشناختي، تحقيقات ميدانيِ گويششناسان همواره دو نقص عمده خواهد داشت: يكي، فوتشدن تعداد قابلتوجهي از نامواژههاي دامهاي اهلي (در اينجا بز و گوسفند) و ديگري، تعاريف ناقص يا مبهم از نامواژههاي استخراجشده.
عنوان نشريه :
جستارهاي نوين ادبي
عنوان نشريه :
جستارهاي نوين ادبي