عنوان مقاله :
رهيافت زندگي اخلاقي در فلسفه ايمانوئل لويناس
پديد آورندگان :
عباسي ، محمود دانشگاه قم , فاضلي ، احمد دانشگاه قم - گروه فلسفه اخلاق، الهيات و معارف اسلامي
كليدواژه :
سوژه , چهره , ديگري , زندگي اخلاقي , احساس وظيفه , مسئوليت نامتناهي
چكيده فارسي :
ايمانوئل لويناس را يكي از مهم ترين فيلسوفان عصر جديد ميشمارند. اهميت فلسفه او بيشتر در اخلاق نمايان ميشود. فلسفه اخلاق لويناس بر محور «ديگري» ميچرخد. در ساختار فلسفه اخلاق وي سوژه محوري از اولويت خارج ميشود و ديگري اولويت پيدا ميكند. ديگري براي لويناس يك انسان منفعل نيست، بلكه انساني فعال است كه چهره او بر پيامها و فرامين اخلاقي دلالت ميكند و سوژه نيز با دريافت اين پيامها و فرامين اخلاقي، در خود احساس وظيفه ميكند كه خود را در برابر ديگري پاسخگو و مسئوليتپذير بداند. استمرار اين پاسخگويي و مسئوليتپذيري به زندگي اخلاقي منتهي ميشود. اما مسئله اين است كه رهيافت زندگي اخلاقي در ساختار فلسفه اخلاق لويناس بر چه مبنايي استوار است؟ به تعبير ديگرك مؤلفههاي يك زندگي اخلاقي در ساختار فلسفه اخلاق لويناس كداماند؟ لويناس بر اين باور است كه سوژه هنگام مواجهه با چهره ديگري، ميل و كششي دروني نسبت به ديگري پيدا ميكند. اين ميل و كشش دروني نسبت به ديگري كه از ميل سوژه به نامتناهي و كمال سرچشمه ميگيرد، يك ميل بنيادين و متافيزيكي است و به رابطه و تعامل اخلاقي سوژه با ديگري و در نهايت، به زندگي اخلاقي منجر ميشود. سوژه در درون زندگي اخلاقي، هويت حقيقي خود را كه يك هويت اخلاقي است، پيدا ميكند و با پرورش استعدادهاي اخلاقي خود، در مسير نامتناهي شدن و دستيابي به كمالات گام بر ميدارد.