عنوان مقاله :
بررسي تحليلي مرحله ادراك حسي در پديدارشناسي روح هگل و لوازم شكست آن براي تاريخ فلسفه
پديد آورندگان :
حاجي علي اورك پور ، صبورا دانشگاه شيراز - دانشكده الهيات - بخش فلسفه و كلام اسلامي
كليدواژه :
يقين حسي , ادراك حسي , شيء , ذات , هگل
چكيده فارسي :
ادرك حسي دومين مرحله از مراحل سير آگاهي در پديدارشناسي روح هگل است كه بر محور كليت و ضرورت منطقي قوام يافته و بنابراين، در بستر آن براي نخستين بار در اين سير، امكان ظهور شيء به مثابه «ذات» فراهم ميگردد. اما تعارض وحدت شيء و كثرت ويژگيهاي آن، معضلي بنيادين است كه انديشمندان در دوره اول تاريخ فلسفه (يا همان سنت فكري ارسطويي،) با وضع تمايز ميان امر ذاتي و غيرذاتي و انتساب امر دوم به ويژگيهاي متكثر شيء، درصدد حل آن برآمدهاند. در عين حال، با بهچالش كشيده شدن اين راهحلِ واقعگرايي خام در پي برجسته شدن نقش فاعلشناسا در فرآيند شناخت در فلسفه متجدد، بازانديشي اين معضل، براي معرفت شناسان متجدد ضرورت يافت. اما حاصل اين بازانديشي، تبديل تعارض مورد بحث به جدالي لاينحل ميان دو نحله عقلگرايي و تجربهگرايي در مورد انتساب وجه ذاتي (وحدت) به شيء و وجه غيرذاتي (كثرت) به فاعلشناسا در نحله اول و برعكس آن در نحله دوم، بود؛ جدالي كه انقلاب كوپرنيكي كانت با بياعتبار ساختن تمايز سنتي ذاتي و غيرذاتي، و باز تعريف مفهوم ذات ذيل شرايط استعلايي فاعلشناسا (سوژه) براي شناخت، بنا داشت مُهر ختامي هميشگي بر آن باشد، هرچند راه حل وي نيز بار دگر، با پديدارشناسي هگل به چالش كشيده شد.