عنوان مقاله :
تأملي در تطور فكري ويتگنشتاين بر پايه نظريات او در باب اسطوره
پديد آورندگان :
سليماني ، محمدهادي دانشگاه تربيت مدرس , حسيني ، داود دانشگاه تربيت مدرس - دانشكده علوم انساني - گروه فلسفه
كليدواژه :
ويتگنشتاين سوم , در باب يقين , اسطوره , صدق , كثرتگرايي
چكيده فارسي :
طبق تفسير رايج از ويتگنشتاين، دورههاي فكري او به دو دوره متقدم و متأخر تقسيم ميشود. در دوره متقدم كه مهمترين نمود آن، تراكتاتوس است، ويتگنشتاين براي زبان و گزارههاي زباني ذاتي ثابت قائل است كه موجب ميشود جملههاي خارج از آن، نظير جملههاي مربوط به اسطوره و آيين، بيمعنا تلقي شوند. در دوره متأخر كه تحقيقات فلسفي نماينده برجسته آن است، ويتگنشتاين با عدول از ديدگاه اوليه خود، بازيهاي زباني متعدد را بهرسميت ميشناسد و به اين ترتيب، مجالي براي بازيهاي زباني اساطيري گشوده ميشود، اگرچه هنوز صرفاً بازي زباني علم، گزاره صادق و كاذب توليد ميكند. با اين همه، مقاله حاضر مدعي است كه بر مبناي سير تطور فكري ويتگنشتاين درباب اسطوره و آيين در كتاب در باب يقين، بايد دوره سومي نيز در تفكر ويتگنشتاين در نظر گرفت. در اين دوره سوم، اولاً، ديگر بازي زباني علم واجد وضعيت ممتاز شناختي نيست، ثانياً، ميتوان سخن از صدق و كذب گزارههاي اسطورهاي و آييني نيز بهميان آورد. چنين رويكردي ما را به نوعي تكثرگرايي در باب صدق رهنمون ميشود.