عنوان مقاله :
بررسي اثربخشي الگوي پاسخ-به-مداخله در پيشگيري از بيشتشخيصي اختلال خواندن
پديد آورندگان :
امين آبادي ، زهرا دانشگاه علامه طباطبائي - دانشكدهٔ علوم تربيتي و روانشناسي , عليزاده ، حميد دانشگاه علامه طباطبائي - دانشكدهٔ علوم تربيتي و روانشناسي - گروه روانشناسي استثنايي , سعدي پور ، اسماعيل دانشگاه علامه طباطبائي - دانشكدهٔ علوم تربيتي و روانشناسي - گروه روانشناسي تربيتي , ابراهيمي قوام ، صغرا دانشگاه علامه طباطبائي - دانشكدهٔ علوم تربيتي و روانشناسي - گروه روانشناسي تربيتي , فرخي ، نورعلي دانشگاه علامه طباطبائي - دانشكدهٔ علوم تربيتي و روانشناسي - گروه روانسنجي
كليدواژه :
اختلال خواندن , بيشتشخيصي , پاسخ-به-مداخله
چكيده فارسي :
زمينه و هدف: رويكرد پاسخ-به-مداخله، در تلاش براي پيشگيري از بيشتشخيصي و برچسبزني اختلالهاي يادگيري بهويژه اختلال خواندن طراحي شده است. اين پژوهش با هدف بررسي اثربخشي برنامهٔ آموزشي مبتنيبر الگوي پاسخ-به-مداخله در پيشگيري از بيشتشخيصي اختلال خواندن انجام شد.روشبررسي: پژوهش حاضر طرح تكآزمودني AB بود. جامعهٔ آماري را دانشآموزان دختر و پسر پايهٔ سوم دبستانهاي دولتي ناحيهٔ سه شهرستان كرج در سال تحصيلي ۹۵-۱۳۹۴ تشكيل دادند. روش نمونهگيري هدفمند بود. گروه نمونه (سيزده دختر و هفت پسر) در طرح تكآزمودني AB شركت كردند. ابزارهاي استفادهشده، چكليست محققساختۀ مهارتهاي خواندن، آزمون تشخيصي خواندن (شيرازي و نيليپور، ۱۳۸۴)، آزمون آگاهي واجشناختي (سليماني و دستجردي كاظمي، ۱۳۸۴)، مقياس تجديدنظرشدۀ هوش وكسلر-۴ (وكسلر، ۲۰۰۳) و آزمونهاي غيررسمي خواندن (امينآبادي و همكاران، ۱۳۹۵) بود. دادهها با آزمون نسبت دادههاي غيرهمپوش در سطح معناداري ۰٫۰۵ در نرمافزار SPSS تحليل شد. يافتهها: نتايج نشان داد، ۵۵درصد از آزمودنيها با آموزشهاي رديف اول، ۱۰درصد با آموزشهاي رديف دوم و ۱۵درصد با آموزشهاي رديف سوم مداخله به نمرهٔ پذيرفتني رسيدند و ۲۰درصد نيز پاسخ-به-مداخله نداشتند؛ بنابراين نتايج اثربخشي به اين صورت بود: برنامهٔ آموزشي مبتنيبر پاسخ-به-مداخله، توان كاهش گروهي از دانشآموزان با تشخيص اختلال خواندن را داشت؛ برنامه در بهبود مهارت خواندن مؤثر بود؛ الگوي كلي حذف برنامه در رديفهاي مداخله تكرار نشد؛ برنامهٔ آموزشي مبتنيبر پاسخ-به-مداخلهٔ خواندن توان تشخيص اختلال خواندن را داشت. نتيجهگيري: براساس يافتههاي پژوهش نتيجه گرفته ميشود كه برنامهٔ آموزشي مبتنيبر الگوي پاسخ-به-مداخله حداقل براي گروهي از دانشآموزان با ضعف خواندن مؤثر است؛ بنابراين ميتوان آن را بهمنظور كاهش ضعف خواندن دانشآموزان و درنتيجه براي پيشگيري از بيشتشخيصي آنها بهعنوان دانشآموز داراي اختلال خواندن استفاده كرد.
عنوان نشريه :
مطالعات ناتواني
عنوان نشريه :
مطالعات ناتواني