عنوان مقاله :
بررسي نقش واسطهاي راهبردهاي تنظيم شناختي هيجان در رابطۀ بين سبكهاي دلبستگي و استحكام من با سازگاري با درد در بيماران مبتلا به آرتريتروماتوئيد
پديد آورندگان :
جهانگيري ، جهانگير دانشگاه آزاد اسلامي واحد كرج - گروه روانشناسي , رنجبري پور ، طاهره دانشگاه آزاد اسلامي واحد كرج - گروه روانشناسي , پاشنگ ، سارا دانشگاه آزاد اسلامي واحد كرج - گروه روانشناسي , تاري مرادي ، آرزو دانشگاه آزاد اسلامي واحد كرج - گروه روانشناسي , بهرامي هيدجي ، مريم دانشگاه آزاد اسلامي واحد كرج - گروه روانشناسي
كليدواژه :
آرتريتروماتوئيد , استحكام من , تنظيم شناختي هيجان , درد مزمن , سبكهاي دلبستگي
چكيده فارسي :
زمينه و هدف: وجود دردهاي مزمن در آرتريتروماتوئيد فشارهاي عاطفي و رواني بسياري بههمراه دارد كه در بروز يا تشديد ناتواني حاصل از اين بيماري مؤثر است. هدف پژوهش حاضر، بررسي نقش واسطهاي راهبردهاي تنظيم شناختي هيجان در رابطهٔ بين سبكهاي دلبستگي و استحكام من با سازگاري با درددر بيماران مبتلا به آرتريتروماتوئيد بود. روشبررسي: اين تحقيق از نوع همبستگي مبتنيبر مدلسازي معادلات ساختاري بود. جامعهٔ آماري را تمامي بيماران مبتلا به آرتريتروماتوئيد مراجعهكننده به بيمارستان امامحسين(ع) تهران در سال ۱۳۹۹ تشكيل دادند. از ميان آنها ۲۸۵ نفر با استفاده از روش نمونهگيري دردسترس براساس تشخيص پزشك انتخاب شدند و به پرسشنامهٔ سبكهاي دلبستگي (هازن و شيور، ۱۹۸۷)، پرسشنامهٔ رواني-اجتماعي استحكام من (ماركسترم و مارشال، ۲۰۰۷)، پرسشنامهٔ تنظيم شناختي هيجان (گارنفسكي و همكاران، ۲۰۰۱) و مقياس چندوجهي درد (كرنز و همكاران، ۱۹۸۵) پاسخ دادند. بهمنظور تجزيهوتحليل دادهها از ضريب همبستگي پيرسون و روش مدلسازي معادلات ساختاري در سطح معناداري (۰٫۰۵=α) در نرمافزارهاي SPSS نسخهٔ ۲۳ و AMOS نسخهٔ ۲۲ استفاده شد. يافتهها: اثر مستقيم متغير سبكهاي دلبستگي بر سازگاري با درد معنادار (۰٫۶۱=β، ۰٫۰۰۱ p) و اثر مستقيم سبكهاي دلبستگي بر تنظيم شناختي هيجان معنادار بود (۰٫۸۹=β، ۰٫۰۰۱ p). وزنهاي رگرسيوني مسير استحكام من بر سازگاري با درد در دامنۀ سطح معناداري قرار گرفت (۰٫۹۳=β، ۰٫۰۰۱ p). همچنين مسير استحكام من بر تنظيم شناختي هيجان در دامنهٔ سطح معناداري قرار داشت (۰٫۷۶=β، ۰٫۰۰۱ p). اثر غيرمستقيم سبكهاي دلبستگي با ميانجيگري تنظيم شناختي هيجان بر سازگاري با درد معنادار بهدست آمد (۰٫۸۹=β، ۰٫۰۰۱ p) و اثر غيرمستقيم استحكام من با ميانجيگري تنظيم شناختي هيجان بر سازگاري با درد معنادار بود (۰٫۷۶=β، ۰٫۰۰۱ p). نتايج شاخصهاي برازش تأييد مدل را نشان داد (۰٫۴۱۵=p، ۳٫۸۲۱=CMIN/df، ۰٫۹۰۷=GFI، ۰٫۶۱۰=RMR، ۰٫۹۰۲=TLI، ۰٫۹۱۱=CFI، ۰٫۹۳۷=NFI، ۰٫۰۷۶=RMSEA). نتيجهگيري: باتوجه به اينكه راهبردهاي تنظيم شناختي هيجان بهصورت مستقيم و در نقش ميانجي بر سازگاري با درد اثر دارد، ميتواند بهعنوان عامل مهمي در ارائهٔ خدمات روانشناختي براي اين بيماران بهكار رود.
عنوان نشريه :
مطالعات ناتواني
عنوان نشريه :
مطالعات ناتواني