استفاده از مدل دلون و مك‏لين براي ارزيابي سيستم دانشگاهي گلستان: يك مطالعه موردي

هدف: در اين مقاله تلاش شده تا با تكيه بر مدل مفهومي دلون و مك‎لين (2003) به ارزيابي كيفيت سيستم آموزش دانشگاهي گلستان اهتمام شود.روش: براي اين كار از الگوي پاوكوويچ، گاسپر و جادريك (2021) كه شامل شكل توسعه‌يافتۀ مدل دلون و مك‎لين به همراه پرسش‌نامه تكويني استاندارد است، استفاده گرديد. اين الگو شامل 5 بُعد و 40 خرده‎مقياس است كه در طيف پيوستۀ 1 تا 10 سامان يافته است. جامعه پژوهش حاضر، كاركنان آموزش و دانشجويان دانشگاه‎هاي دولتي شهر تهران بودند كه به صورت خوشه‎اي چندمرحله‎اي از آنها نمونه‎گيري شد و دانشگاه‎هاي شهيد بهشتي، شاهد، و علامه طباطبايي به عنوان نمونه انتخاب شدند و حجم نمونه 151 و 302 نفري با فرمول كوكران براي كاركنان آموزش و دانشجويان دانشگاه‎هاي ياد شده تعيين گرديد كه در نهايت به ترتيب 128 و 264 تن از كاركنان و دانشجويان به پرسش‌نامه پاسخ دادند.يافته‎ها: چند يافته مهم از اين پژوهش حاصل شد. اول اينكه كيفيت عملكرد سيستم در همۀ خرده‎مقياس‎ها پايين‎تر از متوسط، و بُعد كيفيت اطلاعات بالاتر از متوسط بود. دوم اينكه مؤلفه‎هاي تناسب با نياز، زمان ثبت ورودي‎ها، امكان‎هاي جايگزين دسترسي، محرمانگي دسترسي، صحت اطلاعات از همه مهم‎تر تشخيص داده شد. سوم اينكه ارزيابي دانشجويان دربارۀ كيفيت اطلاعات، كيفيت عملكرد سيستم، و كيفيت خدمات سيستم گلستان، مطلوب‎تر و مثبت‎تر از نظر كاركنان بود. چهارم اينكه فقط بُعد كيفيت عملكرد سيستم روي استفاده از سيستم اثرگذار بود و بقيه ابعاد يعني كيفيت اطلاعات و كيفيت خدمات روي استفاده از سيستم اثر قابل‌توجهي نداشتند و در آخر، پنجم اينكه بُعد كيفيت عملكرد سيستم بيشترين اثر غيرمستقيم را روي رضايت كاربر داشت.نتيجه‎گيري: كيفيت عملكرد سيستم و عناصر آن از جمله تناسب با نياز، دسترسي مطمئن، بهينه بودن زمان پاسخ، بهينه بودن زمان لازم براي ورود داده، خطا ندادن هنگام كار با سيستم، و گزينه‎هاي مختلف دسترسي به سيستم مهمترين عوامل اثرگذار بر كيفيت سيستم گلستان هستند.