تجربه زيسته والدين از چالش‌هاي فرزندپروري پس از طلاق: يك مطالعه پديدار شناختي

زمينه: فرزندپروري يكي از تكاليف چالش‌برانگيز براي والدين پس از طلاق است كه بر سلامت رواني كودكان  تأثير مي‌گذارد. بااين‌حال كمتر پژوهشي تجارب زيسته والدين از فرزندپروري پس از طلاق را با رويكرد پديدارشناسي، بر اساس تأثير ناآگاهي والدين و راهكارهاي ناكارآمد والدين بررسي كرده‌اند. هدف: هدف پژوهش حاضر فهم تجربه زيسته والدين از چالش‌هاي فرزندپروري پس از طلاق بود. روش: اين مطالعه با رويكرد كيفي و با استفاده از روش پديدارشناسي توصيفي انجام شد. جامعه هدف شامل والديني بود كه تجربه فرزند پروري پس از طلاق را در سال 1401 داشتند. مشاركت‌كنندگان پژوهش، 16 نفر از والدين بودند كه با استفاده از روش نمونه‌گيري هدفمند با حداكثر تنوع، از ميان مراجعه‌كنندگان به مجتمع قضايي خانواده 1 تهران دعوت به مشاركت شدند و به‌وسيله مصاحبه نيمه ساختاريافته مورد بررسي قرار گرفتند. داده‌ها با روش هفت مرحله‌اي كلايزي با استفاده از نرم‌افزار MAXQDA تجزيه‌وتحليل شدند. يافته‌ها: تجزيه‌وتحليل داده‌ها به استخراج 7 مضمون اصلي و 46 زير مضمون منجر شد، مضمون‌هاي اصلي عبارت‌اند از: ناسازگاري فرزندان پس از طلاق، مشكلات روانشناختي والدين، چالش‌هاي والدين با يكديگر، چالش‌هاي والدين با فرزندان، ناآگاهي والدين از فرزندپروري پس از طلاق، تغيير ساختار خانواده پس از طلاق و راهكارهاي ناكارآمد والدين. نتيجه‌گيري: والدين فرزندپروري پس از طلاق را تكليفي چالش‌برانگيز مي‌دانند. ارتباط والدين با يكديگر مشكلات روانشناختي والدين پس از طلاق و آگاهي آن‌ها به شيوه‌هاي فرزندپروري و استفاده از شيوه‌هاي كارآمد در فرزندپروري با توجه به تغيير ساختار خانواده مي‌تواند بر سازگاري كودكان  تأثير گذارد.