تحليلي بر اقتصاد جهاني جديد با تكيه بر تاثيرات هوش مصنوعي

ازاواخرقرن بيستم، فناوري هاي اطلاعاتي به طورغالب مورداستفاده قرارگرفته اندوبا تأثيرگذاري برتمامي فرآيندهاوعمليات اساسي، جريان هاي كاري كه پيش ازاين وجودنداشتندرابرجسته كرده اند. سال 2020 ازنظرهوش مصنوعي يك نقطه عطف در نظر گرفته مي شود، زيرامدل هاي مهمي كه به هوش عمومي مصنوعي مي انجامد،درآن سال منتشرشده است. دليل اين امر، انتظاربراي نقش فعال هوش مصنوعي درفرآيندهاي تجاري تقريباًتمامي نهادهاباتوسعه اين فناوري است. انقلاب هادرصنعت و فناوري هاي اطلاعاتي تأثيرمالي برهر جنبه اززندگي اجتماعي دارند. پيش بيني مي شود كه هوش مصنوعي نيزآثار مشابه و گسترده اي داشته باشد.درنقطه اي كه هوش مصنوعي به آن رسيده است، هنوزدرسطحي نيست كه بتواندباهوش وپيچيدگي انساني رقابت كند. از سوي ديگر، موفقيت كاربردهايي كه از هوش مصنوعي استفاده مي كنند، نشان مي دهد كه هوش مصنوعي پتانسيل تأثيرگذاري برنهادهاو سازمان ها را در آينده دارد. مفهوم اقتصاد جهاني جديد، يك ساختار تعاملي را بيان مي كند كه شامل آزادسازي تجاري، فناوري اطلاعات و انقلاب ارتباطات در اقتصاد قرن بيست و يكم است. واضح است كه تجارت يكي از مهمترين عناصر اقتصاد را در هر عصري شكل داده است. فناوري هاي اطلاعات و ارتباطات در اقتصاد جهاني جديد، عناصري هستند كه با دوره هاي قبلي متفاوت مي باشند. مهمترين بازتاب هاي اين عنصر در اقتصاد، بيت كوين ها و بلاكچين ها هستند. بيت كوين كه مبتني بر اينترنت است و توسط بانك مركزي هيچ كشوري منتشر نمي شود، يكي از موضوعات بحث برانگيز در اقتصاد جهاني جديد محسوب مي شود. بنابراين،آشكاركردن تأثيرات فناوري اطلاعات وارتباطات وبه طورخاص تر هوش مصنوعي دراقتصاد جهاني جديد،اهميت دارد.